نویافته هایی از مسجد جامع فرومد

Posted in :دپارتمان مرمت و حفاظت

Author:administrator

فوریه 5, 2019

بدون دیدگاه

  • کاوه منصوری
  • فرامرز پارسی
  • این مقاله برگرفته از نتایج مطالعات صورت گرفته درپروژه طرح مرمت آرکئولوژیک مسجد جامع فرومد است که زیر نظر اداره میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری استان سمنان در سال 92- 1391 در دپارتمان مرمت مهندسان مشاورعمارت خورشید انجام گرفته است.

چکیده

مسجد جامع فرومد، با الگوي رایج مساجد دو ایوانی خراسان، ساختاری ساده و تزئیناتی غنی ساخته شده است. اگرچه تاکید بر توسعه ادواری و وجود دوره های متعدد ساخت ، وجه تشابه گزارش های موجود در باب بناست اما، تحقیقات انجام یافته در تاریخ ساخت و بانیان آن چندان معتبر به نظر نمی رسد. بر مبنای گزارشات موجود، تاریخ ساخت اولیه بنا به دوره خوارزمشاهی و تاریخ تکمیل تزئینات بدون اشاره دقیق به سازندگان و بانیان به دوره ایلخانی نسبت داده شده است.
پژوهش حاضر با هدف تدقیق محدوده زمانی ساخت بنا، مشخص نمودن دوره بندی توسعه آن و معرفی بانیان ساخت به بررسی ساختار معماری و تزئینات وابسته به آن پرداخته است. بهره گیری از مطالعات میدانی دقیق به منظور کشف تقدم و تاخرات زمانی دوره های ساخت، بازبینی اسناد و مدارک کتابخانه ای به عنوان ابزار تحقیق و بهره گیری از پی گردی، گمانه زنی و نمونه برداری از بنا به منظور مطالعات آزمایشگاهی ابزار تدقیق فرضیه های اولیه بوده است. بر مبنای یافته های پژوهش، اگرچه تزئینات موجود، بازگو کننده شیوه ای ایلخانی است، اما بر مبنای شواهد متقن، پی ریزی بنا در دوره سلجوقی صورت پذیرفته است.
بر همین اساس، مي توان شكل‌گيري هسته اوليه مسجد را در دوره سلجوقي (نیمه اول قرن ششم ه.ق) و تكميل تزئینات  آن را در دوره خوارزمشاهی مورد بررسی قرار داد. همچنین مشخص شده است که در دوره ايلخاني و پس از احساس نياز به تعميرات اساسي که در پی تخریب گسترده بنا در اثر زمین لرزه ، ساختمان مسجد تحت نظر”علی ابن محمد المحمود الجامی الشهرستانی” و با پشتیبانی مالی خواجه علاء الدین محمد فریومدی مورد بازسازی اساسي واقع شده است.

کلمات کلیدی:

  • مسجد جامع فرومد، تاریخ ساخت، دوره بندی توسعه، دوره سلجوقی، دوره ایلخانی

مقدمه

در گذر از شاهراه خراسان که زمانی نه چندان دور، مهمترین مسیر کاروانسرایی ایران و شاهراه تجارت شرق و غرب بود، آثار ارزنده ای از میراث معماری ایران گسترده است که به رغم ویژگی های منحصربفرد، چندان شناخته شده نیستند.
مسجد جامع فرومد، در قلب روستای زیبای فرومد یکی از این کهن ساختارهای فراموش شده است. فرومد که مرکز دهستان فریومد است، در ۱۸۰ کیلومتری شرق شاهرود در مسیر جاده شاهرود – سبزوار، شمال شرقی عباس آباد و شمال غربی مزینان در دامنه غربی کوه‌های جغتای (ارتفاعات میندر) جای گرفته است. (عمارت خورشید، 1391: 104)
آنگاه که جاده اصلی را به مقصد فرومد که تنها یادآورش، تابلوی کوچکی است، ترک می کنیم و از هیاهوی کامیون ها و خودروهایی که با شتاب و بی هیچ رغبتی به آنچه در نزدیکیشان قرار دارد، دور می شویم، تاریخ به یکباره هویدا می شود. نام فرومد یا چندانکه در کتب تاریخی اشاره شده است، فریومد برایمان آشناست و یادآور سربداران. شیخ حسن جوری، قاضی القضات باشتین، ایلخانان مغول و…. و آنگاه تاریخ در برابر چشمانمان ظاهر می شود. فرومد، مرکز ناحیه جوین، مبدا حرکت آزادی خواهانه سربداران بوده است.

ساختار معماری بنا

مسجد جامع در قلب روستای فرومد، قرار گرفته است. راه دسترسی به آن، دقیقا از میانه روستا می گذرد. در امتداد خیابان اصلی روستا که پیش می رویم، در دورنمای آرامگاه این یمین فرومدی؛ قطعه سرای بی بدیل قرن هشتم، نگین بی بدیل روستا، ظاهر می شود. ایوان های رفیع، حضور بنایی زیبا و باشکوه را نوید می دهد. اندکی که در سراشیبی جاده پیش می رویم. حجم بنا پر رنگتر می شود. ایوان سردر که به نسبت دیوارهای جانبی اش، مرتفع تر است، با بیرون زدگی عامدانه، بازدیدکننده را به درون خود می کشد. تزئینات ابن بخش اگرچه در بسیاری از بخشها شسته شده و از بین رفته است، اما یادآور دوره اوج و شکوه بناست.
بنا به شیوه رایج مساجد دو  ايواني خراسان، پلانی ساده و تزئیناتی بسیار غنی ساخته شده است. بررسي نظام سازماندهي فضايي بنا از الگوي ساده آن حكايت دارد؛ بگونه‌اي كه مي‌توان صحن میانی (عنصر سازمان دهنده فضا)، دو ایوان اصلی (محور اصلی و بصری بنا) و چهار گوشوار و شبستان های طرفین را در ساختار فضايي پلان، تشخيص داد.
با بررسي الگوي فضايي بنا مي‌توان نماهای متقابل بنا را در كليات معماري، قرينه يكديگر دانست؛ به عبارت ديگر، در هر نما، ايوان مياني با مدل سه پيمون – و الگوی مربع نه قسمتی در پلان- در ميانه فضا قرار گرفته و در طرفين آن گوشواره هاي با مدول يك پيمون قرار گرفته است كه اين امر سبب شكل‌گيري نمايي قرينه در هر كدام از دو نمای موجود شده است.  نكته جالب توجه این نماها وجود قاب‌بندي دو تايي (تقسيم دوتايي) بر فراز گوشواره‌هاي غربي و شرقي است كه به صورت تونشسته و البته كاذب، ساختاري دو اشكوبه در نما را فراهم آورده است.  (همان، 107)
دو ايوان شمالي و جنوبي با قرارگیري در محور اصلي بنا، محور بصري و كالبدي بنا را تشكيل داده‌اند. دهانه طاق دو ایوان تقریبا برابر و در حدود 6.5 متر است و این درحالی است که عمق دو ایوان متفاوت است. عمق ایوان شمالی 7.3 متر بوده و عمق ایوان جنوبی به سبب اهمیت ساختاری و کارکردی خود، برابر با 11.30 متر است. در جهت تاکید بر اهمیت ایوان جنوبی، ارتفاع آن؛ اندکی بیشتر از نمونه شمالی خود در نظر گرفته شده است. اما شاید مهمترین وجه تمایز ایوان جنوبی، تزئینات پرتکلف و منحصربفرد آن باشد.
اگرچه نمای هر دو ایوان با گره سازی آجری با استفاده از آجر تراش و کتیبه های خط ریحان، تزئین شده است، اما محراب باشکوه و مقرنس تزئینی منحصربفرد موجود در ایوان جنوبی، به یقین، آنرا به عنوان شاهکاری از معماری و هنر تزئینی دوره ایلخانی معرفی می کند. ظرافت نقوش مثال زدنی است، بگونه ای که می توان ادعا نمود؛ تزئین کننده بنا، تمام عناصر و آلات مقرنس را با نقوش اسلیمی و حصیری شکل، غنا بخشیده است. محراب نیز به تبع نمونه های مشابه دوره ایلخانی، مجموعه ای منحصربفرد از نقوش اسلیمی و آمیزه هایی از صور انسانی است که با ساختار برجسته خود، تبار بسیاری از نمونه های متاخر را به رخ می کشد.
از دیگر نقوش تزئینی موجود در ایوان ها، گلوی های تزئینی آنهاست که با ترکیبی از کتیبه های قرآنی به خط کوفی و ریحان و خطوط باریک اسلیمی و ختایی غنا یافته اند. این کتیبه ها، علاوه بر نوار حاشیه ای ایوانها، در طاقنماها و در محراب مسجد نیز دیده می شوند. علاوه بر این نوارهای کتیبه گچبری شده، زیر پاطاق های داخلی هر دو ایوان نیز اجرا شده اند. (همان، 109)
اما نکته جالب توجه دیگری در ایوان جنوبی به چشم می خورد. حضور محرابی کوچک در دل پایه شرقی که سادگی نقوش بکار رفته در آن و بهره گیری از خط کوفی بی تکلف، آشکارا تاریخ ساخت آن را به قرون 6 و 7ه.ق رجعت می دهد. به نظر می رسد، حضور محراب در دل جرز شرقی، می بایست، قرینه ای در جرز غربی داشته باشد، اما با شگفتی چنین نیست. در پی یافتن دلایل احتمالی عدم تقارن، نکاتی قابل توجه در برابر چشمانمان ظاهر می شود. جرز غربی، بر خلاف جرز شرقی که بوسیله دو دهانه طاقی به شبستان شرقی متصل می شود، تنها یک دهانه بازشو به سوی گوشوار غربی ایوان دارد.
دوگانگی و عدم تقارن دو پایه ایوان با مواردی دیگر بیشتر از پیش، تقویت می شود. تغییر کیفیت آجرکاری از آجرکاری دوتایی با بند مهری در پایه شرقی- که تنها تا ارتفاع 4 متری دیده می شود- به آجرکاری ساده پایه غربی، وجود دو لایه کتیبه خطی در دهانه های شرقی در قیاس با تنها یک کتیبه که به لحاظ الگوی خط و تکنیک اجرا، با کتیبه دوم پایه شرقی همزمان دیده می شود، تغییر ابعاد جرزها و … همه و همه بر بروز حادثه ای ناگوار در کالبد بنا در اندک زمانی پس از ساخت، تاکید می کند که لزوم بازسازی بنا را در دوره ایلخانی ضروری ساخته است. بررسی دقیق تر نمای ایوان، بر صحت فرض اولیه تاکید می کند. وجود آجرکاری تزئینی با نقش ترنج در پایه شرقی که به تبعیت از شیوه آجرکاری دوره سلجوقی به صورت هشت و گیر با ساختار بنا چیده شده است، تاریخ ساخت اولیه بنا را به دوران سلجوقی نسبت می دهد.
بررسی تکمیلی نماهای شمالی و جنوبی، از الحاق قاب بندي با تقسيم دوتايي در طرفين ايوان‌ها حکایت دارد که احتمالا همزمان با تعمیرات و الحاقات دوره ایلخانی اجرا شده است. گسستگی و انفصال این قاب بندی از پایه ایوان و عدم هشت و گیر بودن این دو بخش بی هیج شکی بر تقدم ساخت پایه ایوان و تاخر زمانی الحاق قاب بندی صحه می گذارد. بر این مبنا می توان حدس زد که معمار سازنده از تناسب ارتفاعی ایوان ها که به سبب ابعاد کوچک صحن، بزرگتر نیز دیده می شد، رضایت نداشته و جهت کاستن از این تناسبات فزآینده و پیش از تکمیل تزئینات نما، اقدام به ساخت طاقنماهای دو تایی فرونشسته نموده است. از سوی دیگر می توان تصور نمود که این طاق نماها به عنوان پشت بند ایوان، عملکرد سازه ای بخود گرفته و در ساختار سازه ای بنا نیز وارد شده اند. دلیل پیدایش این عناصر هرچه باشد، نتیجه این اقدام، ایجاد سطوحی برای تزئیناتی کم نظیر از تزئینات گره سازی درهم (کاشی های نگینی در زمینه آجری) است.
این تزئینات ظریف، پایه و بنیان تکنیک کاشی کاری پر تکلف دوران متاخر تیموری است. با توجه به اینکه در دوره سلجوقی و ایلخانی، استفاده از سطوح کاشیکاری بصورت پرتکلف معمول نبوده است – و یا حداقل در ابنیه باقی مانده از آن دوره تاریخی دیده نشده است- این میزان از حضور کاشی در بدنه های تزئینی قابل پیش بینی است. نمونه های دیگر کاشی را می توان در نیم ستون های دوطرف ایوان جنوبی یافت که بصورت قطعات کوچک مربع شکل با نقش گره کار شده اند. در نگاه اول، این کاشی ها نیز مانند بخش های آجری دیده می شوند اما با کمی دقت می توان اندک بازمانده لعاب فیروزه ای را بر روی چند قطعه از آنها تشخیص داد. این بدنه های تزئینی کاشیکاری شده، احتمالا تنها نمونه های کاشیکاری مستقل بنا بوده است.
اما اگر بتوان از تزئینات بی نظیر ایوان ها که بدون شک، آنرا به گنجینه ای منحصربفرد مبدل ساخته است، صرف نظر نمود، آنچه ساختار مسجد را از نمونه‌هاي مشابه خود جدا مي‌سازد، تناسبات فضائي، هندسه و ارتفاع قابل توجه ايوان‌ها به نسبت فاصله آنها با يكديگرست. تناسبات موجود، حياطي با ابعاد حدودي 16.5 × 12.5 متر را فراهم آورده است كه بوسيله سه دهانه طاق تیزه دار در طرفين غربي و شرقي محاط شده است. . اين دهانه‌هاي هم اندازه كه با مدل یک پيمون و برابر با دهانه‌هاي طرفين ايوان هاي اصلي بنا، طراحي شده‌اند احتمالاً به شبستان هاي كناري مسجد راه داشته‌اند . هرچند در حال حاضر پايه ستون‌هاي اين شبستان موجود است اما، با توجه به نوساز بودن آنها و دوره‌هاي مرمت اخير مسجد،‌ تاييد اين گفته نيازمند مطالعات پيگردي در پاي ستون هاي جديد و قديم بناست.1
طاق های سه تایی پیش گفته با دهانه ای برابر با 2.5 متر و ارتفاعی در حدود 6 متر، ساختار هماهنگی به جداره های غربی و شرقی بنا بخشیده است. همانند دیگر بخش های بنا، این طاقنماها نیز با سطوح گچبری کم نظیری، تزئین شده است. اگرچه آثار تزئینی سطوح بیرونی این طاقنماها از بین رفته است، اما تزئینات گچی زیر تویزه های باربر به طرزی شگفت انگیز سالم مانده است.
گچبری ها و تزئینات گچی موجود در این بنا به تمامی شئون، معرف ویژگی های گچبری دوره ایلخانی است. گچبری در این دوره، تبار و پیشنیه نوعی از گچبری است که در دوره های متاخر به کشته بری معروف گردید. در این تکنیک، نقش بر روی یک لایه از گچ، طرح اندازی (گرته ریزی) شده و برش داده می شود. نتیجه نقش مشتمل بر خود نقش اصلی و زمینه آن می گردد. آنچه در خصوص این تزئینات، قابل اعتنا به نظر می رسد، اصالت نقوش و نقش مایه های بکاررفته در بناست که معرف ویژگی های دوره ایلخانی است.

پیشنیه پژوهش

در نگاهی کلی به اسناد و مدارک موجود در خصوص بناهای تاریخی ایران و مرورکتب پژوهشگران حوزه تاریخ معماری ایران می توان توضیحات هرچند اجمالی و مختصر را در باب ویژگی های معماری مسجد جامع فریومد، مورد بازشناسی قرار داد.
نخستین اشاره های تاریخی وجود مسجد جامع در فریومد را می توان در کتاب تاریخ بیهق مشاهده کرد. در این کتاب که در سالهای 560- 555 ه.ق نگاشته شده است، ابوالحسن بیهقی می نوسد: « در این ناحیت در پانزده موضع نماز جمعه برگزار می شد: جلین، قصبه سبزوار، خسروجرد، کسکن، سدید، کراب، نامن، دیوره، چشم، خسروآباد، مزینان، بهمن آباد، فریومد، ده بیشین ولی اکنون در هشت موضع است.» (بیهقی، 560 ه.ق،277)
آندره گدار، باستان شناس و محقق برجسته تاریخ معماری ایران ضمن بررسی طبقه بندی الگوهای مساجد ایرانی، در معرفی گونه دوم الگوی اصیل ایرانی این ابنیه، به مساجد تاریخی خراسان اشاره نموده و معتقد است که این مساجد، فضای باز و گسترده ای بودند که با دیواری کوتاه محصور شده و یا اصلا غیر محصور بوده و در انتهای آن طاقنمای بلندی به جای محراب می ساختند. (گدار،1377: 374) 
گدار در توضیح مساجد ناحیه خراسان، به پلان مساجد بامیان، زوزن و فرومد اشاره می کند. از دیدگاه گدار، ساختارهای عظیم مسجد زوزن، فرومد، سبزوار و نیشابور در تداوم الگوی مسجد بامیان و سیر تحول طبیعی این گونه مساجد است. الگویی مرکب از دو ایوان روبروی یکدیگر و حیاطی که در جهت غربی – شرقی آن، ساختمان های مختصری برپا کرده اند. (همان، 410) 
بررسی نوشته های گدار موید این مطلب است که وی در کتاب آثار ایران بطور دقیقتر به مسجد جامع فرومد پرداخته است. در این نوشتار، گدار ضمن ارائه اجمالی جغرافیای تاریخی فرومد و تاکید بر اهمیت آن در دوره مغول می نویسد: «مسجد بزرگ و با شکوه  فرومد قطعا در هنگامی که شهر فرومد مرکز ناحیه شده، ساخته شده است.» (گدار، 1369: 95 ) در ادامه وی به تاریخ احتمالی ساخت بنا بر اساس سبک و شیوه خراسانی اشاره کرده و معتقد است که این بنا در قرن ششم هجری (12 میلادی) ساخته شده است. وی هم چنین می نویسد: «می توانیم حدس بزنیم که زمان آن خیلی متاخر بر تاریخ معجم البلدان یاقوت نیست و می توان از باب احتیاط گفت که در قرن هفتم هجری  (13 میلادی) و در هنگامیکه پایتخت جوین از آزادوار به فرومد تغییر کرده است، ساخته شده است.» (همان، 95 ) گدار ضمن ارائه پلان مسجد فرومد می نویسد: «… اکنون به قدری ویران است که نمی توان فهمید بطور کامل چه نقشه ای داشته است.»  (همان، 97
گدار ضمن بیان ویژگی های تزئینی مسجد و شرح غنای سطوح آجرکاری و گچبری موجود در بنا، به کتیبه ای اشاره می کند که نام یکی از دست اندرکاران ساخت بنا بر روی آن حک شده است. بر روی  این کتیبه که در پایه ایوان جنوبی مسجد قراردارد، نوشته شده است: “عمل علی…” (همان، 115 )
دونالدویلبر؛ محقق و پژوهشگر معماری دوره ایلخانی، در کتاب ارزشمند خود “معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانان”، شرح جالب توجه بازدید خود از مسجد جامع فرومد را بیان نموده است. وی معتقد است؛ قدیمی ترین قسمت مسجد که می توان به دوره معینی نسبت داد، در دوره سلجوقی ساخته شده و در دوره مغول تکمیل شده است.
ویلبر معتقد به وجود مسجد یک ایوانی از دوره سلجوقی و الحاقات متاخر دوره ایلخانی است. هر چند وی در تصویرپردازی  خود از بنا معتقد است که ایوان جنوبی فعلی نیز از یادگارهای دوره ایلخانی است که پس از تخریب بخش های فوقانی آن، مورد بازسازی وسیع واقع شده است. ویلبر که با دقت فراوانی به ارزیابی بنا پرداخته است، کتیبه تاریخداری در آن نیافته اما بر مبنای کتیبه موجود در بخش فوقانی محراب، نام استادکار آن را علی الجامی السمنانی ضبط کرده است و معتقد است که تاریخ قسمت دوره مغول این بنا ممکن است در حدود 1320میلادی [720 ه.ق/ 699 ه. ش] باشد. (ویلبر، 1364: 168)
ویلبر، در نقد آراء گدار که معتقد به ساخت بنا در قرن ششم است، می نویسد: خصوصیات معماری خراسان در این ساختمان مستلزم آن است که تاریخ آن را نزدیک به چند ساختمان تاریخدار قرن دوازدهم [مساجد گناباد و زوزن و…] قرار دهیم ولی چون فریومد فقط در دوره ایلخانان کسب اهمیت کرد، این مسجد باید متعلق به قرن سیزدهم میلادی (قرن هفتم ه.ق) باشد. (ویلبر، 1364: 169)
دکتر محمد کریم پیرنیا؛ اندیشمند معماری تاریخی ایران با اشاره به وجود الگوی ایوان در ایران می نویسد: “پیشان یا ایوان که برگیره آن گیری یا ایوان تابستانی بوده و در سوی نسار و پشت به آفتاب ساخته می شده، نیز تهرنگ درخور برای نماز داشته… چون سه بر آن دیوار بسته و یک بر آن باز است. اگر درگاهی در دیوار و رو به قبله آن باز بوده، به سادگی آنرا می بستند تا جای محراب را گیرد. پیرنیا در معرفی مساجد دو ایوانی که به قول او نشان آنها را از سده هفتم در دست داریم به مساجد دو ایوانی خراسان بزرگ نظیر مسجد ملک زوزن و فرومد اشاره می کند و با تعجب عنوان می کند : ” که شگفتا این مساجد، تنها در خراسان دیده شده اند و اگر در مناطق دیگر هم باشند، از آغاز چنین نبوده و در پی حذف و الحاقات دوره های متاخر، چهره دو ایوانی بخود گرفته اند.” (پیرنیا، 1386: 17)
محمد یوسف کیانی از دیگر محققانی است که توضیحاتی اگرچه اندک، اما درخور توجه در باب مسجد جامع فرومد ارائه می دهد. وی در کتاب تاریخ هنر معماری ایران در دوره اسلامی با تاکید بر اهمیت ویژه دوره خوارزمشاهی، ناحیه خراسان را منشا بسیاری از نوآوری های معماری می داند. ایشان همچنین با تاکید بر وجوه ویژه هنرهای عصر خوارزمشاهی در قیاس با ویژگی آثار متقدم (دوره سلجوقی) و متاخر (دوره ایلخانی)، مساجد فرومد، زوزن و گناباد را، نمونه هایی ارزنده از مساجد دوره خوارزمشاهی خراسان معرفی می کند. (کیانی، 1374: 67)  نکته مهم توصیفات وی از مسجد فرومد، اشاره به کتیبه ای است که در بخش فوقانی محراب قرار داشته است . کیانی، نام استادکار و سازنده بنا را علی الحاجی السمنانی عنوان نموده و معتقد است بنا در دوره ایلخانی تعمیر شده است. (همان، 68 )
پریوش اکبری، آزاده شریفی و حسن راهنمای از جمله پژوهشگرانی هستند که با فرض خوارزمشاهی بودن بنا، ضمن نظریه پردازی در باب ویژگی های مساجد دوره خوارزمشاهی و بیان تمایزات کالبدی، سازه ای و تزئینی آثار معماری این دوره با دوران سلجوقی و ایلخانی،  به توضیح ویژگی های مسجد جامع فرومد پرداخته اند. (اکبری، 1377،159)، (شریفی و راهنمای، 1386: 37)
بر اساس مطالعات پریوش اکبری، در هیچ یک از کتیبه های این مسجد، تاریخ و یا نام شخصیت شناخته شده ای که بواسطه آن بتوان قدمت مسجد را تعیین کرد، یافت نمی شود ، اما با توجه به ویژگی هایی چون پلان دو ایوانه، شیوه پوشش سقف ایوان ها که بصورت طاق و تویزه است، استفاده از آجر تراش به میزان وسیع و تلفیق آن با کاشی های فیروزه ای و لاجوردی و استفاده از ستون نماهای کاذب در کنار ایوان جهت مرتفع تر جلوه دادن آنها که در قیاس با دو مسجد تاریخ دار دوره خوارزمشاهی است، به نظر می رسد که تقریبا همزمان با این مساجد ساخته شده است. (اکبری، 1377: 159)
در جمع بندی دیدگاه های مطرح شده، می توان گفت؛ نظریه واحد و پذیرفته شده در خصوص تاریخ ساخت بنا، دوره بندی توسعه، سازندگان و بانیان آن وجود ندارد. نکته بسیار مهم دیگر، عدم بررسی اسناد و مکتوبات تاریخی در ردیابی تاریخ ساخت بناست، بگونه ای که در هیچ یک از اسناد به وجود بنا در دوره سلجوقی (پیش از 560 ه.ق) اشاره نشده است. امری که  به نظر می رسد، سبب بروز اختلاف در تاریخ ساخت بنا و شکل گیری فرضیه نادرست در این خصوص شده است. نکته مهم دیگر، تداوم فرضیه اثبات نشده خوارزمشاهی بودن بنا در آراء و افکار پژوهشگران است، بگونه ای که در اکثر مقالاتی که با هدف بررسی تطبیقی بنا نگاشته شده است، با فرض ساخت بنا در دوره خوارزمشاهی – در پرونده ثبتی بنا نیز، مسجد جامع فرومد را به دوره خوارزمشاهی نسبت داده اند-  به قیاس آن با بناهایی نظیر زوزن و گناباد (بناهای تاریخ دار دوره خوارزمشاهی) پرداخته اند.

تدقیق تاریخ ساخت و معرفی بانیان

در وهله نخست، ساختار مسجد و تزئينات گچبری آن، تاريخ ساخت بنا را به دوره ایلخانی ارجاع مي‌دهد. اگرچه اين تاریخ در پرونده ثبتي بنا نيز مورد اشاره قرار گرفته است1،‌ اما بررسی کالبد معماری و تزئینات اولیه بنا که در زیر لایه ای از آجرکاری دوره متاخر ایلخانی قرار دارد، تاریخ بنا را به دوره پیش از ایلخانی نسبت می دهد.
این لایه که بصورت آجرکاری تزئینی با نقش ترنج و بصورت هشت و گیر با ساختار معماری بنا کار شده است، آشکارا بازگوکننده ساختار اولیه بنا بوده و آنرا بنایی پیش از دوره ایلخانی معرفی می نماید. (عمارت خورشید، 1391: 56) با یادآوری آنچه ابوالحسن بیهقی در باب برگزاری نماز آدینه در فریومد بدان اشاره نموده است (بیهقی، 560 ه.ق: 277) و با در نظرگرفتن این نکته که در هیچ یک از اسناد تاریخی منطقه به وجود مسجد جامع دیگری در منطقه فرومد اشاره نشده است ، می توان تصور نمود که بنا در قرن ششم و در دوره سلجوقی مورد استفاده قرار می گرفته است. (عمارت خورشید، 1391: 56)
دکتر پیرنیا از مهمترین ویژگی های معماری دوره سلجوقی است این فرضیه را تقویت می نماید. مشابه چنین نظری را می توان در آرا و افکار صاحب نظرانی چون آندره گدار و دونالد ویلبر نیز بازیافت.2
تزئینات پرتکلف گچبری و آجرکاری های قالبی بنا که در بخش هایی از نما با کاشی های شش گوشه فیروزه ای و لاجوردی پوشیده شده و مقایسه تطبیقی این آثار با نمونه های مشابه، آشکارا تاریخ ساخت این بخش ها را به دوره ایلخانی نسبت می دهد. بررسی ساختار بنا، از دامنه دار بودن اقدامات ایلخانی حکایت دارد. بگونه ای که اگر از ساختار ایلخانی مسجد فعلی صحبت به میان آید، سخنی به گزاف گفته نشده است.
وجود لایه های تزئینی متعدد در بدنه های داخلی و جداره های خارجی ایوان جنوبی، از تغییر و تحول در ساختار معماری بنای سلجوقی اولیه حکایت دارد. این تغییرات، خواه به سبب بلایای طبیعی نظیر زلزله- که به جهت وجود شواهد،از احتمال بیشتری برخوردار است-  و خواه به جهت تکمیل نمودن و افزودن بخش های جدید به بنا باشد، بی هیچ شکی متعلق به دوره ایلخانی است که فرومد، فریومد بوده و حاکم نشین جوین. و این اعتبار را به جهت توجه ویژه صاحب منصبان به خود بدست آورده است. (عمارت خورشید، 1391: 58)
در شناسایی اشخاص و افراد مرتبط با ساخت بناها، عموما می توان به چهار دسته عمده اشاره داشت؛ صاحب منصبان، رجل دینی و مذهبی، فرهنگی و اجتماعی و سیاسی که بنا به افتخار آنها و به عنوان مدفن ایشان ساخته می شدند، حامیان و صاحب منصبان که تامین مالی طرح ها را بر عهده دارند، مباشران که بر انجام کارها نظارت داشتند و سرانجام؛ معماران و صنعتگران که کارها را به انجام می رساندند. (بلر، 1387: 22)  به گفته شیلا بلر، این چهار گروه، نشانگر برش مقطعی از جامعه دوره ایلخانی است و گویای آن که چگونه تعهدهای خصوصی و سرمایه گذاری های اقتصادی بر فعالیت های معماری دوره ایلخانی تاثیر می نهاد. (همان، 22)
بررسی کتیبه های تاریخی موجود در بنا جهت شناسایی اشخاص و بانیان تاثیرگذار در ساخت مسجد جامع کمک چندانی به شناسایی افراد فوق الذکر نمی نماید. تنها یک کتیبه که در بالای محراب ایلخانی بنا در ایوان جنوبی قرار گرفته، معرفی فردی است که احتمالا معمار بنا و یا سازنده ایوان جنوبی و تزئینات آن بوده است. در این کتیبه نوشته شده است: عمل علی ابن محمد المحمود الجامی الشهرستانی(عمارت خورشید، 1391: 58)
این کتیبه در حال حاضر به سبب تخریب ساختار خود چندان خوانا نبوده و اطلاعات ما از آن به تصاویر سال 1385 و زمان مرمت های استحکامی تزئینات بنا محدود است. 3 به هر ترتیب، الگوهای تزئینی این بخش از بنا، تاریخ احداث آنرا به دوره ایلخانی ارجاع می دهد. بر این مبنا می توان پذیرفت که ” استاد علی ابن محمد” در دوره ایلخانی می زیسته و در این دوره به تکمیل تزئینات بنا پرداخته است.
اگرچه در کتیبه های بنا، نشانی از بانیان و حامیان مالی پروژه در دست نیست، اما تزئینات نفیس و پرتکلف بنا، خبر از حضور حامی مالی و پشتیانی صاحب منصب می دهد که هزینه ساخت بنا را متقبل شده است. ردیابی این شخص احتمالی چندان دشوار نیست. بر پایه گمان اولیه و  می توان حدس زد که بانی فعالیت های عمرانی دوره ایلخانی می بایست از صاحب منصبان ثروتمند منطقه جوین و فریومد بوده باشد که به سبب تعلق خاطر خود به فرومد علاوه بر ساخت عمارت شهرستان (حاکم نشین منطقه) به تعمیر و مرمت مسجد جامع سلجوقی تخریب شده شهر پرداخته است. “شیلا بلر” در معرفی بانیان و حامیان معماری دوره ایلخانی به خاندان فریومدی اشاره کرده و می نویسد:  “در این دوره خاندان های دیگری نیز به قدرت های محلی دست یافتند. در شرق خاندان فریومدی نزدیک به یک قرن بر ولایت جوین حکم راندندو علاوه بر احداث مسجد جامعی در زادگاهشان، وزیر علاء الدین محمد فریومدی، مدرسه ای به مزار شیخ احمد جام افزود.” (بلر، 1387: 22)  
مراجعه به دیوان ابن یمین فریومدی و کتب تاریخی عصر ایلخانی در شناخت این خاندان راهگشاست. خاندانی که اعتبار خود را از علاء الدین محمد خراسانی- که نام وی علاء الدین محمد فریومدی نیز ضبط شده است- برگرفته که صاحب منصب و وزیر ایالت خراسان است. نام علاء الدین، در کتاب تاریخ الجایتو و در جریان قتل سعد الدین ساوجی و نواب وی که با سعایت و بداندیشی علیشاه گیلانی گرفتار مرگ شدند ثبت شده است.4 (کاشانی، تصحیح حمبلی، 1365: 123)در کتاب فرهنگ جامع تاریخ ایران، علاء الدین محمد اینگونه معرفی شده است:
«از وزرا و مستوفيان مشهور عهد ايلخانيان مغول. ابو سعيد بهادر خان (سلطنتش 717- 736 ه. ق.) او را يك چند با خواجه غياث الدين محمد بن رشیدالدین در شغل وزارت شريك كرد. پس از آن ديگربار او را به شغل سابق فرستاد، و چندى بعد وزارت خراسان را به او داد. بعد از وفات سلطان ابو سعيد، وى نزد طغاتيمور خان رفت، و مقارن ظهور امير عبد الرزاق سربدارى به دفع او برخاست و كشته شد.» (قدیانی، 1387: 594)
در نزاعی که میان علاء الدین محمد (حاکم و وزیر خراسان) و عبدالرزاق درگرفت، علاء الدین محمد کشته شد و خانواده اش رو به فرار نهادند. «عبدالرزاق جوين را، يعني جائي كه وي خواجه بن علاءالدين هندو را در فريومد (حاكم نشين جوين) به قتل رسانيد، بشدت درنورديد. عبدالرزاق از علاءالدين محمد ارباب بخاطر مسايل شخصي انتقام سختي گرفت.» (اسمیت، 1361: 123)
مراجعه به کتب تاریخی از جمله جامع التواریخ خواجه رشیدالدین فضل اله و …، تاریخ این دوره را در حدود اوایل قرن هشتم معرفی می کند. بر مبنای شواهد تاریخی، می توان تاریخ تقریبی وزارت علاءالدین محمد را در حدود 736-716 ه.ق تخمین زد. (مرتضوی، 1385:17)
بر همین اساس می توان نتیجه گرفت که علاءالدین محمد در اوایل قرن هشتم صاحب منصب و وزیر دربار ایلخانی بوده است و با توجه به اینکه فرومد را محل حکمرانی خویش برگزیده بود، احتمالا در همین زمان به بازسازی مسجد جامع موجود در شهر زادگاهش پرداخته و پس از بازسازی بخش های تخریب شده آن، اقدام به تکمیل تزئینات آن نموده است. با توجه به کتیبه موجود در بخش فوقانی محراب که آشکارا از دوره ایلخانی است می توان تصور نمود که استاد علی ابن محمد المحمود الجامی الشهرستانی از جانب علاء الدین محمد مامور ساخت بنا بوده است. (عمارت خورشید، 1391: 62)

دوره بندی ساخت و توسعه

بررسي كيفيات بنا، ساختار فضائي بنا و تزئينات وابسته به معماري، حاکی از دوره های متعدد ساخت و ساز در بناست كه به صورت پي‌درپي بر ساختار اوليه مسجد الحاق شده و هيئت كنوني آن را رقم زده‌اند. دو فرضیه در باب ساختار اولیه بنا وجود دارد. فرضیه نخست بر بنيان تك ايواني مسجد در دوره ساخت اوليه (دوره سلجوقی) و الحاق ايوان شمالي در دوره دوم ساخت (دوره ایلخانی) تاکید دارد در حالیکه؛ فرضیه دوم بر اساس ساختار دو ایوانی سلجوقی و تعمیرات اساسی در دوره ایلخانی استوار است.
نکته جالب توجه در باب دوره بندی ساخت بنا، شرح وضعیت بنا از دیدگاه دونالد ویلبر است. وی که معتقد به تک ایوانی بودن ساختار اولیه است در شرح توسعه ادواری بنا چنین می نویسد:
ایوان جنوبی اول در دوره سلجوقی ساخته شد. دیوار شرقی این ایوان سردری با طاق نوک تیز دارد که در تجدید ساختمان در دوره مغول [ایلخانی] پر شده است. برهمین دیوار آجر چینی سبدشکل سلجوقی وجود دارد که در هیچ قسمت از ارتفاع چهار متر بالاتر نیست و معلوم می شود که ایوان اصلی کمی بعد از ساختن سقوط کرده و پایه ها و نصف دیوارها در دوره مغول برای تجدید ساختمان مورد استفاده قرار گرفته است. در دوره مغول، ایوان جنوبی دوباره ساخته شد و طاقنماهای صحن و کلیه ایوان شمالی در آن برای اولین بار بنا شد.”
بر این اساس، ویلبر معتقد به وجود مسجد یک ایوانی از دوره سلجوقی و الحاقات متاخر دوره ایلخانی است. هر چند ویلبر در تصویرپردازی  خود از بنا معتقد است که ایوان جنوبی فعلی نیز از یادگارهای دوره ایلخانی است که پس از تخریب بخش های فوقانی آن، مورد بازسازی مجدد واقع شده است.
آنچه مسلم است، وجود تنها يك لايه تزئيني در ايوان شمالي در مقایسه با حداقل سه لايه تزئيني موجود در ايوان جنوبي، تاریخ ساخت ایوان شمالی را به دوره ای متاخرتر از ایوان جنوبی نسبت می دهد. تفاوت در ابعاد هندسي ايوان هاي شمالي و جنوبي و شیوه آجرکاری آنها، تمایز در شيوه پرداخت و عناصر تزئيني بكار رفته در ايوان شمالي و قاب نماهای طرفین آن در مقايسه با ايوان جنوبي و قاب بندی های آن و … در شکل گیری دو فرضیه مذکور، دخیل بوده است. هم چنین نتایج پی گردی های صورت گرفته در دو ایوان موجود، نشان دهنده تفاوت های اساسی در تکنیک ساخت دو ایوان است. هم چنین مشابهت مصالح و تکنیک های ساخت بکار رفته در پی ایوان جنوبی و فونداسیون طاقگان غربی و شرقی و تمایز آشکار آنها با پی ایوان شمالی، متاخر بودن ساخت ایوان شمالی را اثبات می نماید. (عمارت خورشید، 1391: 72)
سناريوی دوم دوره بندی تاریخی بنا- برخلاف سناريو اول- بر مبناي ساختار دو ايوانه مسجد سلجوقی و تخريب و نوسازي بخش های عمده مسجد در مرحله دوم ساخت و ساز استوار است. بر مبنای این فرضیه، مسجد اولیه دوره سلجوقی در اثر زمین لرزه ای شدید- که سابقه آن چندانکه ابوالحسن بیهقی می گوید در منطقه وجود داشته است- تخریب شده است. حجم تخریب بر مبنای شواهد موجود در بنا بقدری بوده که جز پایه ایوان جنوبی و برخی دیگر از اندام های بنا، چیزی از آن باقی نماند. بر این اساس، مسجد فعلی بر روی بنیان مسجد اولیه ساخته شده و در ساخت آن از بخش های باقی مانده نیز بهره گرفتند که از آن جمله می توان به پایه شرقی ایوان جنوبی اشاره کرد. (عمارت خورشید، 1391: 65)  از شواهد و مدارک این فرضیه می توان به وجود آثار پیش از ایلخانی  در مسجد اشاره کرد. این آثار و مدارک عبارتند از:

  • تزئینات آجرکاری جداره بیرونی پایه شرقی ایوان جنوبی با طرح ترنج که ویلبر آنرا آجرکاری سبدی شکل دوره سلجوقی معرفی می نماید.
  • تزئینات آجرکاری با طرح مهری درجداره شرقی ایوان جنوبی که تنها تا ارتفاع حدود 4 متری موجود است.
  • حضور محراب گچی در میان جرزشرقی ایوان جنوبی که بی هیچ شکی تاریخ آن به دوره پیش از ایلخانی می رسد.
  • وجود کتیبه کوفی متقدم  در زیر کتیبه متاخر دوره ایلخانی در دهانه طاقجنوبی پایه شرقی ایوان جنوبی

حال بر اساس آنچه گفته شد و نیز بر مبنای آثار و شواهد موجود در بنا می توان به دوره بندی الحاقات پرداخته و دوره بندی توسعه بنا را مشخص نمود:

دوره اول؛ ساختار آجري سلجوقی اوليه

بررسي پايه شرقي ايوان جنوبي مويد وجود آجرچينی تزئینی و منقوش با طرح ترنج است كه همزمان با ساخت بنا و بگونه هشت و گیر با ساختار آن اجرا گرديده است. با توجه به كيفيت آجركاري‌هاي دوره سلجوقی كه بصورت همزمان هشت و گیر و با زبره بنا چيده مي‌شد، مي‌توان دوره سلجوقي را، اولين دوره ساخت بنا عنوان نمود. بر این مبنا ، با توجه به طرح ساده و ابتدايي عناصر تزئيني، مي توان اولين دوره ساخت بنا را منطق با دوران متاخر سلجوقی دانست.
نكته جالب توجه، ذكر اين نكته است كه ردپاي تزئينات دوره اول در در ايوان شمالي ديده نمي شود كه اين امر  خود بر ساخت ايوان شمالي در دوره‌اي متاخرتر از ايوان جنوبی تاكيد مي‌ورزد. (عمارت خورشید، 1391: 66)  از سوی دیگر بررسی پایه شرقی در بخش داخلی ایوان جنوبی، شیوه آجرکاری دوره اولیه را کاملا مشخص می سازد. این آجرکاری که بصورت آجرچینی با بند مهری صورت گرفته است تنها تا ارتفاع حدود چهار متری دیده می شود. مراجعه با نظرات ویلبر و حدس های اولیه در این خصوص از احتمال تخریب بنا  به علت زمین لرزه حکایت دارد.9 از دیگر آثار باقی مانده از دوره نخست مسجد می توان به محراب کوچک با آرایه گچی موجود در دهانه شمالی پایه شرقی ایوان جنوبی اشاره داشت که به هیچ شکی، همزمان با ساخت اولیه بنا ساخته شده و به احتمال فراوان قرینه ای در دیگر پایه ایوان جنوبی داشته است. (عمارت خورشید، 1391: 67) 

دوره دوم؛  تکمیل تزئینات بنا با استفاده از تزئینات گچی

در این دوره که به احتمال فراوان دوره نخست الحاقات بنا به شمار می رود، در جهت غنی تر کردن فضای معماری، تزئینات بنا تکمیل شده و بنا دارای تزئینات گچبری تکامل یافته تری شده است. پایه بررسي پايه شرقي ايوان جنوبي و طاق نماي غربي متصل به آن نشان از چرخش تزئينات گچبري موجود در اين قاب نما بر رويه جرز ايوان حكايت دارد، بگونه‌اي كه مي‌توان تزئينات اين دو را در تداوم با يكديگر مشاهده كرد. . (عمارت خورشید، 1391: 67) 
هم چنین بررسي دقيق‌تر دیواره داخلی ايوان جنوبي، از وجود چندین لايه‌ تزئيني بر روی یکدیگر حكايت دارد بگونه ای که می توان لایه تزئینی کتیبه کوفی مشجر اولیه را شناسایی کرد كه در زیر کتیبه مشابه  دوره متاخر قرار گرفته‌است. اگرچه بدلیل نبود کتیبه تاریخدار بطور قطعی نمی توان تاریخ این تزئینات را مشخص کرد ولی می توان با توجه به پوشیده شدن تزئینات آجری اولیه با لایه ای از اندود تزئینی گچی، اقدامات صورت گرفته را در تداوم تکمیل بنا و گامی در جهت غنابخشیدن به بنای اولیه در نظر گرفت.

دوره سوم ؛ بازسازی مسجد پس از تخریب(احتمالا به دلیل زلزله) و مداخلات سازه ای و کالبدی در بنا و اجرایتزئینات جدید

با بررسی زلزله های تاریخی بنا و وجود اسناد معتبر مبنی بر زمین لرزه های تاریخی و نیز شواهد فیزیکی موجود در بنا اعم از ترکهای عمیق، انفصال ساختاری اجزا و اعوجاج عناصر باربر عمودی در بخش هایی از بنا می توان تصور نمود که بنا در اندک زمانی پس از ساخت به سبب بروز زمین لرزه ای شدید دچار آسیب های ساختاری و تخریب های متعدد شده است که نیاز به بازسازی و دوباره سازی آن را ضروری می نموده است.

با توجه به آنچه در خصوص آثار اولیه ایوان جنوبی گفته شد ، می توان نتیجه گرفت که در این دوره، به احتمال فراوان، ایوان جنوبی بازسازی و ایوان شمالی به دلیل تخریب کامل، دوباره سازی شده است، بنابراین دوره سوم الحاقات مسجد، به احتمال فراوان و بر مبنای آنچه تاكنون يافت شده است، دوره نهايي الحاقات تاريخي و دوره تكميل تزئينات بناست.

در بيان  دلايل احتمالي تكميل بنا در دوره سوم مي‌توان موارد زير توجه نمود:

  • وجودكتبيه خط كوفي مشجر بر روی كتيبه مشابه قديمي تر در دهانه طاق هاي موجود در ديوارهشرقي كه به صورت قرينه در پايه غربي ايوان جنوبي ديده مي شود.
  • با بررسي دقيق جزر غربي ايوان جنوبي و نقوش تزئيني و كتيبه‌هاي موجود در آن مي‌توان با قاطعيت از همزمان بودن نوسازي پايه غربي و تزئينات روي آن با دومین سطح از کتیبه های کوفی پایه شرقی (کتیبه هایمتاخر)  سخن گفت.
  • با نگاهي به ساختار دو جرز غربي و شرقي ايوان جنوبي و وجود محراب گچبري در دل ستون بخش شرقي (كه به احتمال فراوان متعلق به دوره اول ساخت بناست) مي توان به اين نكته دست يافت كه دهانه طاق شمالي جزر شرقي، قرينه‌اي در جداره غربي ايوان داشته است كه بنا به دلايلي در حال حاضر ديده نمي‌شد. از جمله احتمالات ممكن در اين بخش، تخريب پايه غربي ايوان به دلیل رانش طاق و يا وقوع نيروي جانبي زلزله و نوسازي آن در حد فاصل دوره دوم و سوم است. بر همین اساس میتوان حدس زد که معمار مداخله کننده در بنا، در جهت مقاوم سازی پایه ایوان اقدام به حجیم نمودن جرز از طریق کاهش بازشوها نموده و در گام دوم  در جهت قرینه سازی طرفین داخلی ایوان، اقدام به پرکردن دهانه شمالی جرز شرقی ايوان جنوبي بدون توجه به وجود محراب گچبري متقدم‌تر نموده است. دليل اين ادعا،‌ بسته بودن دهانه طاق فوق تا بيست سال گذشته بوده است كه در طي اقدام مرمتي آقای دکتر دانشور، الحاقات آن برچيده شده است.
  • از دلايل ديگر، تاخر زماني ساخت پايه غربي‌،‌ابعاد متفاوت جزر آن و دهانه طاق غربي است كه در مقياس با جزر شرقي و دهانه طاقكناري آن حدود 20 سانتي‌متر بزرگتر است.
  • ازشواهد دیگر این ادعا می توان به متفاوت بودن شیوه آجركاري در طرفين ايوان اشاره کرد که به گونه‌اي كه در جزر شرقي آجرچینی با بند مهری و در جزر غربي آجرکاری ساده ديده مي شود.
  • تغییرشیوه آجرچینی در پایه شرقی از تراز 4متر به بالاتر که به احتمال فراوان ناشی ازتخریب این پایه در اثر زمین لرزه بوده است.

بنابر آنچه گفته شد مي توان با قاطعيت از تغيير اساسي در ساختار  ايوان جنوبي و دوره سوم الحاقات بنا، سخن به ميان آورد. دوره سوم الحاقات، مهمترين دوره تكميل بنا و شكل گيري هيئت کنونی آن است. (عمارت خورشید، 1391: 69) 
بررسی تکمیلی بنا، از الحاق قاب بندي با تقسيم دوتايي در طرفين ايوان‌ها حکایت دارد که احتمالا  همزمان با اقدامات پیش گفته و یا با تاخیری اندک در ایوان شمالی و جنوبی اجرا شده است. گسستگی و انفصال این قاب بندی از پایه ایوان و عدم هشت و گیر بودن این دو بخش بی هیج شکی بر تقدم ساخت پایه ایوان و تاخر زمانی الحاق قاب بندی صحه می گذارد. مراجعه به نمای شمالی بنا، چگونگی شکل گیری نماهای مسجد را تکمیل می نماید. اگر با دقت به تزئینات آجری نما در بخش یادشده نظر کنیم، متوجه خواهیم شدکه برخلاف گسستگی در ساختار- که در پس نما دیده می شود- دو سطح یادشده، تزئینات هم دوره و پیوسته ای دارند. بر این مبنا می توان حدس زد که معمار سازنده از تناسب ارتفاعی ایوان ها که به سبب ابعاد کوچک صحن، بزرگتر نیز دیده می شد، رضایت نداشته و جهت کاستن از این تناسبات فزآینده و پیش از تکمیل تزئینات نما، اقدام به ساخت طاقنماهای دو تایی فرونشسته نموده است.
از سوی دیگر می توان تصور نمود که این طاق نماها به عنوان پشت بند ایوان، عملکرد سازه ای بخود گرفته و در ساختار سازه ای بنا نیز وارد شده اند. دلیل پیدایش این عناصر هرچه باشد، نتیجه این اقدام، ایجاد سطحی کم نظیر از تزئینات گره سازی درهم ( کاشی های نگینی در زمینه آجری) است. هم چنین با مقايسه تطبيقي اين قاب بندي هاي دوتايي در اضلاع شمالي و جنوبي مي توان از احتمال تقدم قاب نماهاي بخش جنوبي خبر داد. از جمله دلايل اين تفاوت، تمايز قوس اين قاب نماهاست؛ به گونه اي كه قوس بالاي قاب نماهاي دوتايي نماي جنوبي به شکل قوس سه بخشی و قوس بالاي قاب نماهاي شمالي بصورت مثلثي شكل مي باشد كه بر فراز آن دو شمسه آجري ديده مي شود. (عمارت خورشید، 1391: 70) 

دوره چهارم؛ مداخلات ساختاری و کالبدی معاصر

اقدامات مرمتي معاصر كه به صورت بازسازي شبستان شرقی ایوان جنوبی و اجرای ستون های میانی شبستان احتمالی موجود در طرفین غربی و شرقی صحن میانی صورت گرفته است، دوره چهارم الحاقات مجموعه به شمار مي‌رود. اقداماتي كه با توجه به ارائه اسناد و شواهد متقن و قابل دفاع؛ چندان صحیح به نظر نمی رسد.
اين ساخت و سازها در جبهه شرقي ايوان جنوبي، منجر به ساخت شبستان با طاق آهنگي عمود بر راستاي ايوان [بدون ارائه سند و مدرك] شده است. از طرف ديگر، جزرهاي ناتمام و طاق بندي‌هاي موجود در طرفين غربي و شرقي صحن كه در پس 3 دهانه طاق و چشمه تاريخي اجرا شده است از الحاقات دوره چهارم الحاقات بناست.

نتیجه گیری

اگرچه پرونده ثبتی بنا و اکثر گزارشات و مکتوبات موجود، ساخت بنای مسجد جامع فرومد را به دوره خوارزمشاهی نسبت داده است، اما بر مبنای یافته های جدید، اگرچه اغلب بخش های موجود در بنا، از آثار دوره ایلخانی است، اما پی ریزی بنای اولیه  در دوره سلجوقی صورت پذیرفته است. بر اساس نتایج حاصله و تحلیل داده های موجود، مي توان شكل‌گيري هسته اوليه مسجد را در دوره سلجوقي (نیمه اول قرن ششم ه.ق) و تكميل تزئینات  آن را در دوره دوم سلجوقی و یا دوره خوارزمشاهی مورد بررسی قرار داد. در دوره ايلخاني و پس از احساس نياز به تعميرات اساسي، ساختمان مسجد تحت نظر”علی ابن محمد المحمود الجامی الشهرستانی” و با پشتیبانی مالی خواجه علاء الدین محمد فریومدی مورد بازنگري اساسي واقع شده است. ساخت ستون های شبستان غربی و تکمیل شبستان جنوب شرقی، آخرین دوره تحولات کالبدی بنا در دوره معاصر است. نتایج بررسی های طرح نشان میدهد این بخش ها، فاقد مستندات تاریخی و صرفا بر مبنای حدس و گمان بوده است.

پانوشت ها:

  • در دوره اخیر و در طی سال های 85- 1360 ه.ش، اداره میراث فرهنگی استان سمنان، اقدامات مرمتی مختلفی را در حوزه های مختلف سازه،معماری و تزئینات بنا انجام داده است که گزارش این اقدامات در آرشیو این اداره موجود است.
  • مسجد جامع فرومد در تاریخ 28/03/1321 تحت شماره345 و با قدمت خوارزمشاهی، به ثبت آثار ملی ایران رسیده است.
  • ابوالحسن بیهقی در کتاب خود درتوصیف شهرهای بیهق می نویسد: درین ناحیت در پانزده موضع نماز جمعه رفتی و خطبه: “دیهجلین”، “قصبه سبزوار”، “خسروجرد”، “کسکن”،”سدیر”، “کراب”، “باشتین”، “نامن”،”دیوره”، “جشم”، “خسروآباد”، “مزینان”،”بهمن آباد”، “فریومد”، “ده بیشین” که امروزه درهشت موضع می رود.بابررسی تاریخ نوشته های ابوالحسن بیهقی(565-490 ه.ق) می توان به این نتیجه گرفت که فریومد در حدود اواسط قرن ششم، دارای مسجد جامعی بوده است که در آن نماز آدینه برگزار می شده است. با توجه به عدم گزارش وجود مسجد جامع دیگر در سکونتگاه فرومد،فرض محتمل بر این اساس استوار است که مسجد فعلی در زمان بیهقی، موجود بوده است.
  • آندره گدار در کتاب آثار ایران بطور دقیق تر به مسجد جامع فرومد پرداخته است. در این نوشتار، گدار ضمن ارائه اجمالی جغرافیای تاریخی فرومد و تاکید بر اهمیت آن در دوره مغول می نویسد: ” مسجد بزرگ و باشکوه  فرومد قطعا در هنگامی که شهر فرومد مرکز ناحیه شده، ساخته شده است.” در ادامه وی به تاریخ احتمالی ساخت بنا براساس سبک و شیوه خراسانی اشاره کرده و معتقد است که این بنا در قرن ششم هجری (12میلادی) ساخته شده است.
  • جهت آشنایی بیشتر با چهار دسته از افراد صاحب نفوذ در ساخت بناها؛ ن.ک: بلر، شیلا؛ معماری خانقاه شیخ عبدالصمد نظنزی، ترجمه ولیاله کاووسی، انتشارات فرهنگستان هنر، سال 1387
  • ابوالقاسم عبداله ابن محمد  کاشانی در کتاب تاریخ الجایتو نام علاء الدین محمد را در جریان مرگ سعد الدین ساوجی و نایبانش ضبط کرده است: “… فرمان قضا نفاذ پادشاه جزم شد تا روز سه‏ شنبه دهم شوال سنه احدى عشر و سبعمايه وقت عصر دستور سعد الدين وزير را به دست دو سه عفريت جلاد و زبانيه دوزخ دادند و علاءالدين محمّد و سيّد عماد الدين عماد الملوك و سيّد حمزه در توكيل بودند.”
منابع وماخذ:
  • حافظ ابرو، شهاب الدین؛ جغرافیایخراسان (ربع هرات)، تصحیح نجیب مایل هروی، بنیاد فرهنگ ایران
  • راهنمای،حسن (1383). بررسی نقوش تزئینی مسجد جامع فرومد ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، گروه ارتباطات تصویری
  • اکبری، پریوش (1376). بررسی نقوش مساجد دوره خوارزمشاهی؛ روزنامه اطلاعات.
  • شریفی،آزاده و راهنمای، حسن (1383).  بررسی نقوش مساجد دوره خوارزمشاهی[مقاله]، کتاب ماه هنر، شماره 110-109
  • زنگنه قاسم آبادی، ابراهیم (1378).تاریخ و رجال شرق خراسان، نشر خاطره.
  • طاهری، ابوالقاسم (1348). جغرافیای تاریخی خراسان، انتشارات شواری مرکزی جشن پادشاهی ایران.
  • افشارآرا، محمدرضا (1380).  خراسان و حکمرانان آن از آغاز تا پایان عصر قاجاریه:، نشر محقق.
  • شوریده یزدی، اکرم (1378).جغرافیای تاریخی فریومد؛ [پایان نامه]، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد.
  • لباف خانیکی، رجب علی وصابرمقدم (1385).  مساجد در خراسان؛فرامرز، انتشارات سازمان میراث فرهنگی.
  • اوکین، برنارد (1383). معماری تیموری در خراسان؛ ، ترجمه علی آخشینی، بنیاد پژوهش های اسلامی مشهد
  • ماءوان،احمد (1372). هنر معماری در خراسان؛ نشر سیمرغ
  • شریفی، آزاده (1376) بررسی نقوش تزئینی مساجد دوره خوارزمشاهی در خراسان: مسجد ملک زوزن، مسجد جامع گناباد ومسجد جامع فرومد.
  • علوی، علی (1378). زندگی،آثار و اندیشه ابن یمین فرومدی؛ ، نشر خانه آبی.
  • پرویز، عباس (1351). تاریخ سلاجقه و خوارزمشاهیان؛ ، شرکت سهامی چاپ و انتشارت کتب ایران.
  • زابای، امیر (1388). سلجوقیان و خوارزمشاهیان؛ ، نشر آتاموسا.
  • جوینی، عطاملک (1385). تاریخ جهانگشای، ویراستاری عزیزاله علیزاده، جلد سوم، نشر فردوس.
  • عدل، شهریار (1387). خطه بازیافته ملک زوزن در آستانه حمله مغول، ترجمه اصغر کریمی، مجله بخارا، شماره67.
  • کاشانی، ابوالقاسم عبداله ابن محمد، تاریخ الجایتو، تصحیح مهین حمبلی، انتشارات علمی و فرهنگی.
  • انصاری، الهه و رشوند، الناز(1390). تاریخ هنر گچبری و روش های گچبری در ایران؛ نشر راه نوین.
  • مطیفی فرد، مرتضی (1382). تکنولوژی گچبری و گچکاری، ، نشر تکوک زرین.
  • گدار، آندره (1377). هنرایران؛ ، ترجمه بهروز حبیبی، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی ایران.
  • ویلبر، دونالد (1365). معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانان؛ ، ترجمه عبداله فریار، انتشارات علمی وفرهنگی.
  • پوپ، آرتور(1380). معماری ایران؛ ، ترجمه غلامحسین صدری افشار، نشر اختران، چاپ چهارم.
  • کیانی، محمد یوسف (1374). هنرمعماری در دوره اسلامی؛ ، انتشارات سمت.
  • کیانی، محمد یوسف (1374). معماری و هنر ایران در دوره اسلامی؛ ، انتشارات سمت.
  • پیرنیا، محمد کریم (1382). معماری اسلامی، بکوشش غلامحسین معماریان، انشارات سروش دانش.
  • پیرنیا، محمد کریم (1383). سبک شناسی معماری ایران، بکوشش غلامحسین معماریان، انشارات سروش دانش.

تصاویر

فهرست تصاویر

عکس هوایی فرومد که بیانگر محدوده سکونتگاه، زمینهای زراعی و قلعه تاریخی شهر است.

دورنمایی از آرامگاه ابن یمین فرومدی که در زمینه آن، مسجد تاریخی نیز دیده می شود.

راه دسترسی به مسجد از قلب روستا عبور می کند.

دید به مسجد از شمال غربی معبر بیرونی

سردر ورودی و قابنمای کاذب آن.

ایوان جنوبی مسجد جامع

ایوان شمالی مسجد جامع

دید به ایوان شمالی از درون ایوان قبله

ایوان قبله و محراب گچبری ایلخانی مسجد

طاقنمای شرقی ایوان شمالی و تزئینات آجری آن کهبا کاشی های نگینی ظریفی پوشیده شده است.

طاقنمای شرقی ایوان جنوبی و تزئینات گچبری بینظیر آن که در اثر فرسایش، تخریب شده اند.

طاقنماهای سه تایی بخش شرقی صحن میانی مسجد جامع

تویزه های پوشیده از گچبری های ایلخانی درطاقنماهای غربی و شرقی صحن میانی

قابنمای دوتایی کاذب که با تزئینات آجری ظریفیپوشیده شده است.

محراب ایلخانی بنا

محراب سلجوقی بنا

کتیبه های خط کوفی که بر روی هم قرار گرفته اند ونشان از دوره های متفاوت ساخت دارند.

نمونه ای ازگچبری های زیر تویزه طاقنمای سه تاییشرقی صحن

جزئیات آجرکاری ایوان شمالی

کتیبه خطی ریحان در گلویی ایوان شمالی بنا

سه بعدی مسجد جامع از دید شمال غربی

سه بعدی مسجد جانع از دید شمال شرقی

پلان مسجد جامع در تراز 1 متری

پلان مسجد جامع در تراز 1.80 متری

پلان بام مسجد جامع

برش مسجد که از میان دو ایوان می گذرد.

نمای شمالی مسجدجامع

نمای جنوبی مسجد جامع

Share with others :
Follow us on Instagram
[instagram-feed id="2139073910"]

Categories

دسته بندی

بستن