اصفهک؛ روستایی که هست

Posted in :دپارتمان مرمت و حفاظت

Author:administrator

ژانویه 16, 2019

بدون دیدگاه

  • کاوه منصوری
  • فرامرز پارسی

مقدمه

در گذر از طبس به سوی جنوب شرق، در نیمه راهی که ما را به دیهوک می رساند، ترکیبی از گنبدهای خشتی در زمینه ای سبز از باغات و نخل های استوار در پای کوهی بلند؛ خبر از سکونتگاهی زیبا می دهد. سکونتگاهی که اکنون نامش را می دانیم: “اصفهک.”
روستای اصفهک از توابع بخش مرکزی شهرستان طبس در 38 کیلومتری جنوب شرقی طبس قرار گرفته است. این روستا از شرق به روستای چیروک، از جنوب غربی به روستای عباس آباد و از شمال و شمال غربی به روستای سنج و کوهی هم نام با روستای اصفهک محدود می شود. ارتفاع روستا از سطح دریاهای آزاد، 1040 متر است و اگرچه آب و هوای روستا در فصول بهار  و تابستان، چند درجه از طبس خنک تر است، اما اقلیم گرم و خشک منطقه، تابستانی گرم و سوزان و زمستانی سرد و خشک را برای ساکنان منطقه رقم زده است.
اصفهک، غنی ترین منابع آب منطقه را داراست. این آب که در گذشته ای نه چندان دور از طریق قناتهای روستا تامین می شد، در حال حاضر در پی خشک شدن کاریزها، از طریق چاه عمیق تامین شده و علاوه بر سیراب کردن روستا، آب شرب 39 سکونتگاه دیکر منطقه را نیز تامین می کند. وجود خاک حاصل خیز و آب فراوان، این روستا را به قطب کشاورزی و باغداری منطقه مبدل کرده است، بطوری که عمده درآمد ساکنان روستا، از طریق زراعت و نخلستان های پرمحصول تامین می گردد. اگرچه دامداری نیز در سالهای اخیر رونق فراوانی در روستا گرفته است، اما محصول عمده روستا، زعفران و نعناست.

بر پایه نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 جمعیت روستا بالغ بر 1500 نفر است که مقایسه تطبیقی آن با آمار 50 سال اخیر، نشان دهنده رشد پایدار جمعیت ساکن روستاست. در تحلیل افزایش جمعیت سکونتگاه برغم بروز حوادث طبیعی نظیر زمین لرزه مخرب سال 1357 می توان به عوامل متعددی از جمله بهبود وضعیت معیشتی، افزایش کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی هم چنین توسعه اقتصاد مبتنی بر کشاورزی، باغداری و دامداری، و … اشاره کرد.

پیشینه تاریخی روستا

بحث پیرامون تاریخ روستا، بسیار دشوار و پیچیده است. این امر به سبب عدم وجود کتیبه تاریخدار در بناهای روستا، پیچیده تر نیز می گردد. اگرچه رجوع به کتب تاریخی و اسناد مکتوب، نیز چندان راه به جایی نمی برد، اما اصالت نام روستا و دیگر سکونتگاه های منطقه نظیر ازمیغان، کریت، اسفندیار، نایبند و دیهوک و توجه به سابقه سکونت زرتشتیان و برگزاری جشن سده، نشان از تاریخ طولانی سکونت در روستا دارد. از سوی دیگر، بقایای عمارت اربابی روستا گه به خانواده ای زرتشتی تعلق داشته، بر این امر صحه می گذارد. در تلاش برای یافتن وجه تسمیه روستا، به آثار قلعه ای تخریب شده در بخش شمالی روستا برمی خوریم که به  گفته ساکنان کهنسال روستا، پیشتر به عنوان پایگاهی نظامی در راه طبس به مشهد کاربرد داشته است. هم چنین، شنیدن نام سپاهک و اسپهک از ساکنان بر احتمال چنین فرضیه ای که اصفهک را به عنوان پایگاهی دفاعی مطرح می کند، تاکید می نماید. اگرچه عده ای از ساکنان روستا، اصفهک را آنگونه که خود می پسندند، اصفهان کوچک لقب داده اند، اما این تعبیر، اعتبار چندانی ندارد.

عوامل شکل گیری سکونتگاه و فرآیند توسعه

وجود پتانسیلهای سرزمینی اعم از خاک مرغوب و حاصل خیز و آب فراوان جهت توسعه کشاورزی و باغداری، مهمترین عوامل شکل گیری هسته اولیه روستای اصفهک است. قرارگیری روستا در دشتی هموار در پائین دست کوهی مرتفع با سفره های زیرزمینی غنی سبب شده است تا قنات های حیات بخش، اب مورد نیاز ساکنان را در گذر زمان فراهم کنند. اگرچه در حال حضار، قنا های روستا از آب بی بهره اند، اما مراجعه به تصاویر هوایی و مصاحبه با اهالی کهنسال روستا می توان چهار رشته قنات با نام های پایو (پای آب)، عمادیه، اسکندرآباد (سکندرآباد) و ده نو را شناسایی کرد. از طرف دیگر موقعیت استقرار روستا در مسیر ارتباطی یزد- طبس- مشهد، عامل مهم دیگر در توسعه آتی در دوران اخیر بوده است. به عبارت دیگر، بهره گیری از پتانسیل جاده تزانزیتی در کنار عوامل سرزمینی، محرک توسعه روستا در سالهای اخیر بوده است.

بررسی تاریخ توسعه روستا نشان می دهد، سکونتگاه اولیه در جنوب غربی روستای فعلی و در پائین دست جاده بوده است. اگرچه هرگونه اظهار نظر در خصوص هسته اولیه روستا پس از انجام مطالعات باستان شناسی امکان پذیر است اما وجود خرابه های خشتی و آب انبار در این ناحیه، بر چنین فرضی صحه می گذارد. بنا به دلیلی که به تمامی بر ما آشکار نیست، در دوره دوم، ساکنان بافت؛ با ترک هسته اولیه در بالادست مجموعه نخستین، مستقر شده اند. رد قدیمی ترین قنات روستا (قنات پایو) را نیز می توان در این بخش پی گرفت. رشد جمعیت روستا، توسعه آتی آن را نیز بدنبال داشته است. از این رو، سومین دوره توسعه روستا را می توان در پیشروی به سمت شمال و شرق مورد بررسی قرار داد.
بررسی تاریخ توسعه روستا نشان می دهد؛ زمین لرزه شدید سال 1357 به عنوان مهمترین عامل آسیب رسان به حیات روستا، موجب پایان زندگی مستمر روستا گردید. با تخریب بخشی از خانه های خشتی، ساکنان روستا، بافت را ترک کرده و در جوار روستای اولیه، سکونتگاه جدیدی را پایه ریزی کردند. بر همین مبنا، با رشد و توسعه سکونتگاه جدید، بافت اولیه روستا که در فرآیندی زمانمند و تاریخی به گونه ای ارگانیک توسعه یافته بود، متروکه شده و از حیات تهی گشته و فرایند تخریب توسط عوامل طبیعی در آن شدت یافت. بنابراین در حال حاضر، می توان دو هسته سکونتگاهی را در اصفهک شناسایی کرد:

  • بافت تاریخی با ساختار خشتی و ترکیب از الگوهای اصیل خانه ای دو صفه، چهارصفه و حیاط مرکزی که با مساحتی در حدود 3.7 هکتار در بخش شرقی مجموعه قرار گرفته است.
  • بافت جدید روستا با طراحی شبکه ای و با استفاده از مصالح جدید (بتن و آهن) که مساحتی در حدود 21 هکتار پس از انقلاب و در پی زلزله سال 1357ه.ش شکل گرفته است.

بافت تاریخی روستا

بافت تاریخی روستای اصفهک، که در بخش شرقی سکونتگاه امروزی قرار گرفته است، مجموعه ای از واحدهای همسایگی است که با ساختاری فشرده و درون گرا در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. واحدهای مسکونی روستا که امروزه متروک گشته اند، بناهای اکثرا یک طبقه ای هستند که چیدمان فضایی ساده ای در آن ها لحاظ شده اند. گرمای طاقت فرسای منطقه و سعی در کاستن اثرات ناشی از آن، سبب شده است تا بافت مسکونی، ماهیتی فشرده و یکپارچه بخود گیرد. این امر از یک سو با کاربست واحدهای مسکونی خرد و در هم تنیده و از سوی دیگر با شکل گیری کوچه های باریک و پیچ در پیچ ایجاد شده است. در تحلیل ویژگی های بافت روستا می توان موارد زیر را برشمرد:

  • ساختار درهم تنیده و فشرده در پاسخ به شرایط اقلیمی گرم و خشک منطقه
  • معابر کم عرض با ساختار ارگانیک که نشان از توسعه تدریجی روستا دارد.
  • بهره گیری از فضاهای گشوده به عنوان مراکز محلات
  • بهره گیری از مصالح بومی (عموما خشتی) در ساخت ابنیه بافت
  • ساختار عموما یک طبقه بناها
    سکونتگاه، همه عناصر و اجزای مورد انتظار از یک مجموعه زیستی را داراست. شبکه ارگانیک معابر که همچون شریان های حیاتی، دانه های مسکونی را به یکدیگر پیوند داده اند، در نقاط اتصال به گره هایی برای استقرار کاربری های عمومی مبدل شده اند. از همین رو، ابنیه عمومی روستا اعم از نیایشگاه- در دوره ای آتشگاه و در دوره معاصر مساجد- ، حسینیه ها، آب انبار و حمام و … در این گره ها استقرار یافته اند. نکته جالب توجه در روستا، نیمه عمومی بودن سرویس های بهداشتی است.
    به عبارت دیگر، بررسی خانه های مسکونی نشان می دهد، اغلب خانه ها فاقد آبریزگاه های داخلی بوده و این مسئله در در گذرگاه ها و در قالب فضاهای عمومی پاسخ داده شده است. انبار علوفه از دیگر فضاهای اشتراکی ساکنان روستاست، بگونه ای که می توان در کوچه های روستا، به شناسایی این انبارها پرداخت. از دلایل این این امر می توان به کوچک بودن واحدهای مسکونی و عدم امکان فضایی جهت تعبیه انبار علوفه مورد نیاز دام ها در خانه های مسکونی اشاره کرد.

الگوهای بومی مسکن

تلاش در جهت شناسایی الگوی مسکن به عنوان مهترین عامل در شکل دهی به بافت ، نتایج جالب توجهی را به دنبال داشته است. این نتایج نشان از حضور سه الگوی مسکن در اصفهک دارد. خانه های دوصفه، چهار صفه و حیاط مرکزی از جمله این الگوهاست.
الف. الگوی دو صفه (سراچه)؛ این الگو که از رایج ترین نوع خانه های موجود در روستاست، ساختاری بسیار ساده و اصیل دارند. بهره گیری از فضایی کشیده با تهرنگ مستطیلی و سرپوشیده به عنوان مهمترین فضای سکونتگاهی، وجه بارز دوصفه هاست. به نظر می رسد این سازماندهی فضایی متاثر از انتخاب و زیبایی شناسی مردم شرق ایران باشد، چراکه در مساجد این منطقه نیز الگوی تک ایوانی و دو ایوانی بیشتر از چهارایوانی های مرسوم در نواحی مرکزی ایران مورد توجه بوده است.
خانه های دو صفه که در زبان محلی به سراچه معروفند، خانه هایی با مساحتی در حدود 110- 70 متر مربع هستند. در این خانه ها، سردر ورودی از طریق راهرویی با طول حدودا 3 متر یه اتاق اصلی مجموعه (دوصفه) می رسد. الگوی این فضا، اتاق راست گوشه ای با ابعاد تقریبی 7*3 متر است. وجه ممیزه این ساختارها، آسمانه آنهاست. اگر ورودی به داخل دوصفه را در میان ضلع طولی در نظر گیریم، اتاق به دو بخش قابل تفکیک است. هر یک از دو بخش با پوششی از طاق آهنگ تیزه دار پوشیده شده اند و این در حالیست که در میانه فضا و دقیقا در محور ورودی به اتاق هورنو و نورگیری میانی، قرار گرفته است. این هورنوها، عموما بازشوهایی هشت گوشه بوده و وظیفه تامین نور و هوای تازه را بر عهده دارند.
اگرچه اتاق دوصفه، مهمترین بخش فضاهای مسکونی سراچه ها به شمار می رود اما تنها فضاهای زیستی مجموعه نیستند. بررسی نمونه های موجود در بافت نشان می دهد که بسته به ابعاد و مساحت زمین در دسترس، دوصفه ها، با حداقل یک و حداکثر 3 اتاق دیگر در  ارتباطند. در چنین حالتی، اتاق دو صفه به عنوان وجه اصلی فضا، پدید آورنده نظم و انتظام فضایی سراچه تلقی شده و عملکردی مشابه با صحن میانی در الگوهای حیاط مرکزی بخود می گیرد. ارتباط اتاق اصلی با دیگر فضاها از جمله مطبخ از طریق بازشوهایی در دیواره های عرضی و طولی اتاق فراهم می گردد. دیگر ویژگی جالب توجه سراچه ها، وجود اتاق مستقلی به نام اتاق میهمان در ساختار فضایی واحدهای مسکونی است. راه دسترسی به این اتاق عموما از طریق راهروی ورودی خانه است. قرارگیری این اتاق در نزدیک ترین مکان به سردر ورودی و تفکیک صورت گرفته در مکان یابی آن، با الگوی بخش بیرونی در واحدهای مسکونی فلات مرکزی ایران قابل مقایسه است.
بررسی نمونه های دو صفه موجود در بافت نشان می دهد اگرچه ساختار فضایی و سلسله مراتب موجود در ساماندهی فضای سراچه ها، الگوی کمابیش یکسانی دارند، اما شکل زمین و مالکیت ها عاملی اساسی در شیوه استقرار عناصر سراچه هاست. از سوی دیگر، اگرچه هورنوی میانی، نقشی کلدی در تهویه طبیعی عرصه داخلی واحدهای مسکونی را داراست، اما در برخی از واحدها، در جهت افزایش آسایش محیطی و بهبود شرایط زیستی از بادگیر نیز استفاده شده است. این بادگیرها، عموما بصورت یکطرفه بوده و ارتفاع چندانی ندارند. در یک بررسی تطبیقی می توان بادگیرهای موجود در اصفهک را با بادگیرهای میبد مطابقت داد.
ب. الگوی چهار صفه؛ چهارصفه ها، اگرچه از الگوهای اصیل موجود در سکونتگاه اصفهک به شمار می روند، اما در قیاس با سراچه های دوصفه، از تعدد کمتری برخوردارند. ساختار فضایی همانند نمونه های موجود در زواره، از چهار ایوان تشکیل شده است که بصورت رودر رو حول فضایی میانی قرار گرفته اند. همچون دوصفه ها، چهارصفه ها نیز در آسمانه خود، هورنو و نورگیری میانی دارند که ورود نور و تهویه طبیعی را امکان پذیر می کند. شایان ذکر است که در جهت پاسخگویی به نیاز کاربران، اتاق ها و حجره هایی به چهارصفه میانی الحاق شده است. از این رو، فضای میانی نقش فضای واسط بخود گرفته و ارتباطات عناصر مختلف پلان را فراهم می کند. هم چنین، بنابه سنت آشنای معماری مسکن در اصفهک، اتاق میهمان، در نزدیکی سردر ورودی قرار دارد. ارتباط این اتاق که عموما با اندود گچی، سفیدکاری شده است، از طریق راهرویی که از یک سو به سردر ورودی و از سوی دیگر به چهارصفه میانی راه می یابد، با دیگر فضاها، برقرار می گردد.


ج. الگوی حیاط دار؛ همچون اغلب سکونتگاه های مناطق گرم و خشک ایران، درون گرایی مهمترین پارادایم طراحی مسکن در اصفهک است. بررسی اجمالی بافت نشان می دهد، خانه های حیاط دار که در ادبیات معماری روستا از آن به عنوان حیاط یاد می شود، در بیش از 5 خانه مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج بررسی میدانی نشان می دهد؛ اغلب ساکنان متمول تر بافت که امکان مالکیت ابعاد بزرگتر زمین را داشته اند، دارای خانه هایی از این نوع هستند. بررسی آماری مساحت خانه های حیاط دار و مقایسه آن با نمونه های دوصفه و چهارصفه، ابعاد بزرگتر خانه های حیاط دار را تایید می کند. بر اساس نتایج بررسی آماری، بیش از 60درصد خانه های حیاط دار، مساحتی بیش از 200 مترمربع دارند و این درحالی است که میانگین مساحت خانه های دوصفه 105 متر مربع و میانگین مساحت خانه های چهارصفه، حدود 130 متر مربع است. تحلیل پلان نمونه های حیاط دار، سه الگوی رایج در ساختار فضایی این خانه ها را نشان می دهد:
الگوی ایوانی؛ که به سنت رایج در معماری خراسان، ایوان یا ایوان های میانی فضا، با ارتفاعی بلندتر از دیگر عناصر بنا، تمایز آشکار خود را با دیگر بخش های بنا نشان می دهد. در این الگو، ساختار فضایی حاکم بر بنا، ساختاری درون گراست و حیاط به عنوان رکن اصلی ساماندهی فضا، تعریف شده است. عمده واحدهای مسکونی موجود در بافت، خانه های تک و یا دو ایوانی هستند که به ترتیب یک یا دو ضلع از حیاط را بخود اختصاص داده اند. اگرچه بررسی نمونه های موجود، نشانه هایی از خانه های چهار ایوانی را بدست می دهد اما تعداد بسیار اندک این الگو نشان می دهد که الگوی چهار ایوانی چندان مورد توجه ساکنان منطقه نبوده است.
ایوان در این منطقه (خراسان) از سایر نواحی ایران بزرگتر بوده و فضایی بسیار مهم و عملکردی محسوب می شود. در فصول گرم که مدت آن حدود نیمی از سال است، اغلب فعالیت  های روزمره در ایوان  انجام می گرفت. جهت گیری استقرار ایوان ها، به گونه ای است که حداقل تابش آفتاب و حداکثر بهره مندی از باد مناسی حاصل گردد. در همین راستا، ایوان ها در راستای شمال غربی- جنوب شرقی استقرار یافته اند. وجود مصالح خشتی در دسترس و ساختار کشیده و مستطیل شکل ایوان ها، بهره گیری از طاق اهنگ به روش ضربی را ایجاب کرده است. هرچند در برخی از نمونه ها می توان الگوی آسمانه رایج در دو صفه ها (طاق آهنگ با نورگیر میانی) را نیز مشاهده کرد.
الگوی دو صفه حیاط دار؛ چندانکه از نام الگو قابل استنباط است، دوصفه های حیاط دار ترکیبی از معماری دو صفه ها و خانه های حیاط مرکزی است. در این الگو، صحن میانی، به عنوان فضای باز و اتاق دو صفه به عنوان مهمترین فضای زیستی قابل بازشناسی است. مهمترین تمایز کالبدی دوصفه های حیاط دار، استقرار صحن مرکزی، میان سردر ورودی و راهروی منتهی به اتاق دوصفه است. وجود صحن میانی سبب شده است تا روابط فضایی و سیرکولاسیون حاکم بر معماری خانه دستخوش تغییراتی گردد که از آن جمله می توان به ایجاد دسترسی مستقیم از حیاط به اتاق میهمان (بیرونی) و دسترسی به انبار – در صورت وجود- اشاره کرد.
الگوی حیاط دار بی شکل (آمورف)؛ بررسی های میدانی در بافت و آنالیز کیفی ساختار فضایی نشان می دهد، اگرچه اغلب خانه های درون گرای حیاط مرکزی با الگوی ایوانی و دوصفه حیاط دار ساخته شده اند، اما در پاره ای از نمونه ها، گونه ای از خانه های حیاط دار بصورت بی شکل و فاقد انتظام فضایی شناخته شده، دیده می شود. در این نمونه ها، اگرچه صحن میانی به عنوان فضای بینابین، فضای واسط بخش های مختاف خانه است، اما اجزا و عناصر پلان بدون انتظام فضایی و منطق طراحی در پیرامون صحن استقرار یافته اند.
نکته بسیار حائز اهمیت در درک این نکته است که برخی از خانه های موجود تنها چند سال قبل از زلزله سال و با بهره گیری از الگوهای اصیل معماری ایران طراحی و ساخته شده اند. این بدین معنی است که زبان معماری ایران تا حدود سالهای 1350 در این منطقه زنده بوده و زبان غالب معماری مردم منطقه بوده است. موضوعی که بیش از پیش بر ماهیت پیوستگی معماری تاریخی ایران در مناطق حاشیه کویر تاکید می نماید.

ارزیابی خطرپذیری و مروری بر آسیب­ ها

زلزله 25 شهریور سال 1357، نقطه عطفی در تاریخ سکونتگاه بود. با وقوع زمین لرزه ­ای با قدرت 7.8 در مقیاس ریشتر با کانون شهر طبس، علاوه بر تخریب کامل شهر، سایر سکونتگاه ­های تاریخی منطقه را نیز ویران ساخت. روستای اصفهک نیز از این قاعده مستثنی نبود. تخریب تعدادی از واحدهای مسکونی و فروریزی دیوارها و طاق­های خشتی اغلب بناها که با مرگ بیش از 80 نفر از ساکنان روستا همراه بود، نتیجه این رویداد طبیعی بود. وقوع پس­لرزهای متعدد که تا هفته­ ها و ماه­ ها ادامه داشت و ترس ساکنان از وقوع حوادث مشابه، سبب متروکه شدن سکونتگاه در سالهای آتی گردید. شتاب خالی ­شدن روستا، با ساخت روستای جدید در نزدیکی بخش تاریخی، این فرآیند را تسریع کرد. نتیجه این امر، رهاشدن ابنیه مسکونی و آغاز فرآیند فرسودگی و شدت گرفتن تاثیرات مخرب عوامل طبیعی (نزولات جوی، تغییرات دمایی، رطوبت و…) و انسانی بود.
نگاهی به تصاویر سال 1357 (پس از زلزله) و مقایسه آن با وضعیت امروزی نشان می­دهد؛ علیرغم تاثیر غیرقابل انکار

و حیات طبیعی روستا، متروکه شدن و عوامل مخرب ثانویه حاصل از آن، بیشترین تغییرات کالبدی روستا را سبب شده است. به عبارت دیگر، در نگاهی تطبیقی به وضعیت پس از زلزله و زمان حاضر، حجم تخریب ناشی از رهاشدگی روستا چشمگیر است. رانش دیوارها و فروریزی طاق­ها و گنبدها، رطوبت زدگی پای دیواره­ های خشتی و آب شستگی آنها، انباشت زباله و نخاله در بسیاری از ابنیه روستای تاریخی، لانه گزینی جانوران و پرندگان در ساختمان­ها و… تنها بخشی از آسیب­ ها و ناهنجاری­ های فضایی، کالبدی و ساختاری روستا پیش از شروع اقدامات حفاظتی بود.

فرآیند مرمت و بازسازی

با كشته شدن بيش از ٨٠ نفر از ساكنان، روستاي تاريخي كه براي سده ها محل سكونت بود، متروكه گشته و به تدريج خالي از سكنه شد، بگونه اي كه حدود ٥ سال پس از زلزله، تقريبا نشاني از سكونت در روستا به چشم نمي خورد. در پي اقدامات بازسازي پس از حادثه كه بلافاصله پس از زلزله شروع شده بود، بازماندگان در خانه هايي كه جهت اسكان موقت احداث شده بود، مستقر شدند. به تدريج و با ساخت روستاي ساكنان به بخش نوساز كه عمدتا واحدهايي حياط دار بوده و با سبكي متفاوت از الگوي خانه هاي بومي ساخته مي شدند، نقل مكان كردند. با متروكه شدن روستاي تاريخي، فرآيند فرسايش و تخريب آن كه در معرض عوامل طبيعي و انساني قرار داشت، شدت يافت، بگونه اي كه در بازه اي ٣٥ ساله تاثير فرسايش بر ابنيه خشتي روستا، به مراتب بيشتر از تخريب ناشي از زمين لرزه بود.
با گذر زمان و تغییر نسل ساکنان و فراموشی تدریجی آثار زلزله، ساختار منحصربفرد معماري روستا از يك سو و منظر طبيعي جالب توجه بافت در كنار تمام خاطرات شيرين زندگي در روستا، از عواملي بود كه ايده بازگشت به روستاي تاريخي و مرمت آن را در ذهن جوانان روستا ايجاد كرد. با شكل گيري ايده اولیه بازگشت به روستا و بازسازی آن، مقدمات اولیه آن یعنی نقشه برداری عمومی بافت، محله بندی و برداشت گذرها و پروفیل آنها با همت دهیاری و ساکنان روستا در خلال سالهاي ٩٢- ١٣٩١ انجام شد.
در اوايل سال ١٣٩٣ و در پي بازديد اتفاقی مهندس فرامرز پارسي از بافت روستايي و آشنايي با اقدامات صورت گرفته در آن، آهنگ فرآيند مرمت و بازسازي روستا شدت گرفت. برنامه­ ریزی دقیق برای تسهیل فرآیند بازسازی، دعوت از گروه­های علمی و فنی و آموزش اولیه جوانان ساکن در روستا از نتایج پیایند این بازدید بود.در طول دو سال آتی، با حضور تیم­ های متخصص مشاور عمارت خورشید و بهر­ه­­ گیری از توان گروه­ های دانشجویی (دانشجویان کارشناسی ارشد مرمت دانشگاه آزاد یزد، تهران مرکز و دانشجویان کارشناسی ارشد معماری داخلی دانشگاه تهران)، اسناد مطالعاتی روستا تهیه و تمام عناصر ارزشمند معماری آن شامل گذرها، خانه­ های مسکونی، مسجد، حسینیه وحمام، برداشت و مستندنگاری گردید. نتیجه این اقدامات، ثبت ملی روستای اصفهک به عنوان نخستین بافت روستایی ارزشمند استان خراسان جنوبی در فهرست میراث کشور در شهریورماه سال 1394بود.

در خلال جلسات متعددی که در دهیاری روستا و با حضور اهالی اصفهک انجام شد، طرح باززنده سازی روستا در قالب مجموعه بوم­گردی تصویب و مطالعات امکان سنجی پروژه جهت تضمین پایداری اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی روستا آغاز گردید. نتایج مثبت ارزیابی صورت گرفته، این فرصت را در اختیار مشاور قرار داد تا ضمن تهیه اسناد و نقشه­های طرح مرمت، استحکام­بخشی و بهسازی روستا به کمک دانشجویان معماری داخلی دانشگاه تهران، مطالعات ارزشمندی را در حوزه سبک زندگی ساکنان در پیش از زلزله 1357 صورت دهد که نتایج آن در طرح معماری داخلی واحدهای مسکونی تبلور یافت.


با تائید کاربری و مشخص شدن کانسپت طرح (احیاء روستا بر مبنای سبک زندگی پیش از زلزله)، نقشه ­های طرح مرمت معماری، سازه و تاسیسات تکمیل و روند کارهای اجرایی آغاز شد. در جهت کاهش هزینه ­های اجرایی و بهره گیری از توان فنی جوانان روستایی که خود مشتاق مشارکت در مرمت بودند، آموزش فنی تعدادی از ساکنان توسط تیم فنی مهندسان مشاور در خلال نخستین پروژه مرمت خانه مسکونی (خانه ساباط) آغاز گردید. نتیجه این اقدامات، بهره گیری از امکانات روز مرمت و مشاركت ساكنان روستا در فرآيند بازسازي واحدهاي مسكوني، بناهای عمومی و بهسازی جداره­های روستا با رويكرد به اقامتگاه بوم گردي اصفهك است.


ساختاری اقدامات بازسازی روستای اصفهک با بسیاری دیگر از سکونتگاه­های مشابه کشور، حضور فعال ساکنان در تمام مراحل پشتیبانی و تامین مالی، فنی و عملیاتی، ساخت و بازسازی و مستندنگاری و… است. اگرچه جلب نظر روستاییان در مراحل اول اقدامات سخت می­نمود، اما با روند مناسب اقدامات بازسازی – که بصورت داوطلبانه و توسط جوانان تحصیل کرده روستا در خانه ساباط و دوصفه صورت گرفت-، موفقیت مالی نسبی پروژه در شروع مهمان­پذیری و نیز معرفی مناسب پروژه در مجامع داخلی و خارجی، سبب افزایش اعتماد ساکنان به سرمایه گذاری در تامین مالی اقدامات اجرایی و توسعه عملیات بازسازی شده است، نتیجه این امر تزریق هرچه بیشتر سرمایه توسط ساکنان روستا و پیشبرد امور اجرایی به دست خود آنهاست؛ نمونه ای موفق از الگوی توسعه درون­زا که بی هیچ چشم­داشتی از ارگان­ها و نهادهای دولتی و صرفا با همیاری ساکنان در ایجاد صندوق تعاونی بازسازی روستا صورت پذیرفته است.
امروزه، بيش از 15 نفر از جوانان روستا، در مراحل مرمت واحدهاي مسكوني آموزش ديده و اقدامات بازسازي را زير نظر مرمت گران متخصص انجام مي دهند. تجديد بناي حمام و استفاده مجدد از آن در قالب مجموعه حمام سنتی و جکوزی، مرمت مسجد قديمي و مقبره هاي خانوادگي مجاور آن، احیا خانه ساباط و خانه دو صفه  به عنوان اولین مجموعه­ های اقامتی بومی منطقه، در كنار بازسازي بخش هايي از جداره­ هاي خشتي روستا تنها بخشي از اقداماتي است كه تاكنون صورت گرفته است. اقداماتي كه همه و همه با همكاري و مشاركت اهالي روستا و به دست آنان صورت گرفته است. مرمتي كه هنوز در روستا ادامه دارد… بر اساس پيش بيني هاي صورت گرفته، در پايان سال ١٣٩٥، مرمت چهار خانه دیگر در روستا به همراه ساختمان حسینبه و حمام قديمي تكميل خواهد شد.

ایده های طراحی

تخریب ساختار روستا در طی زمین لرزه ویرانگر سال 1357 و متروکه شدن سکونتگاه در طول چهاردهه اخیر، هسته تاریخی روستای اصفهک را به محوطه­ای ارزشمند از منظر  شناخت معماری تاریخی ایران مبدل کرده است. حضور الگوهای منحصربفرد دوصفه، چهارصفه و حیاط ­دار که بیانگر تداوم زبان الگویی معماری منطقه تا پیش از زلزله است و ضرورت حفاظت از اصالت ساختاری روستا و منظر طبیعی و فرهنگی آن، از مهمترین چالش­ های پروژه حاضر بود.
از سوی دیگر، علیرغم توجه ساکنان بومی روستا و بخصوص جوانان تحصیل کرده روستا به مرمت، احیاء و باززنده ­سازی سکونتگاه در قالب مجموعه­ای اقامتی- گردشگری، انجام عملیات اجرایی بدون درنظرگرفتن ملاحظات فرهنگی- اجتماعی توسعه گردشگری در منطقه، بررسی امکان سنجی اقتصاد گردشگری و توجه به تاب آوری زیست محیطی سکونتگاه و الزامات فنی- ساختاری (کالبدی- سازه­ای) احتمال شکست پروژه را همراه داشت.  برهمین اساس، تیم طراحی ضمن تمرکز مطالعات خود بر شناخت کالبدی روستا و آشنایی با وجوه فرهنگی- اجتماعی ساکنان آن و نیز برگزاری جلسات متعدد تسهیل­گیری، با هدفگذاری پروژه بر احیاء روستا در قالب مجموعه بوم­گردی، به بررسی امکانات و پتانسیل­ های فضایی- کالبدی روستا پرداخت.
ایده اصلی پروژه، احیاء روستا ضمن حفاظت از ساختارهای زلزله زده خشتی، گلین و چینه­ای آن بود. بر همین مبنا، با مشخص شدن حد تا­ب­ آوری زیست محیطی و حد بارگزاری کارکردی، تعدادی از کارآمدترین الگوهای مسکونی با رویکرد به عملکرد اقامتگاه بوم­گردی جهت بازسازی و مرمت انتخاب و مقرر گردید؛ سایر ابنیه روستا، ضمن آواربرداری و خواناسازی خطوط اصیل، در وضعیت موجود خود (ساختار زلزله زده) تثبیت گردند. در این میان، مشارکت مردان در عملیات ساخت و تجدید بنا و همیاری زنان روستا در آماده ­سازی تجهیزات داخلی شامل اسباب خواب، فرش­ها و گلیم­ها، دوخت پرده­ها و… شایسته یادآوری است. 
با مشخص شدن بناهای اقامتگاه بوم­گردی و در جهت تامین ایمنی گردشگران، درجه­ معینی از ایمنی جانی تعیین و طراحی سازه این ابنیه به منظور مقاوم­سازی و ارتقاء رفتار سازه­ای آنها مدنظر مشاور قرار گرفت. طی ارزیابی روشهای در دسترس مقاوم­سازی و با درنظر گرفتن بودجه مالکان (بهره­ برداران) که کاهش هزینه­ های بازسازی را ایجاب می­نمود، بهینه سازی ساختار خشتی و گلین از طریق تزریق گروت پایه رسی- آهکی و استفاده از مش ژئوگرید در جهت افزایش یکپارچگی ساختاری واحدهای بنایی (پی، عناصر باربر عمودی و افقی) در دستور کار قرار گرفت. همچنین به منظور افزایش تاب ­آوری بنا در برابر نیروهای افقی (زلزله)، ایجاد کلاف های عمودی و افقی از طریق کاربست تیرهای چوبی چهارتراش و میلگردهای کششی در طرفین دیوار مورد تائید کارشناسان سازه قرار گرفت.
ایده دیگر طراحی، احیاء سبک زندگی تاریخی ساکنان روستا به موازات احیاء کالبدی بود که این مهم در قالب بررسی ­های میدانی، مصاحبه و مشاهده و ثبت مستقیم ادوات زیستی ساکنان و بهره­ گیری از آن در طراحی و چیدمان داخلی خانه ­ها بدست آمد. بهره گیری حداقلی از تکنولوژی ­های تاسیساتی و تکیه بر سیستم­ های تهویه طبیعی، کاهش تعمدی سیستم­ های الکتریکی شامل برق رسانی، نورپردازی و … جهت ایجاد فضایی ویژه برای گردشگران و کاهش آلودگی­های زیست محیطی و نوری (برای رصد ستارگان در آسمان شب) و بهینه کردن مصرف آب، از دیگر ایده های اصلی طرح به شمار می رود. هدف از این امر، ایجاد فضایی متمایز از زندگی روزمره و تجربه زیستی متمایز از الگوی شهری برای گردشگران داخلی و خارجی است. موضوعی که نتایج مثبت نظرسنجی صورت گرفته از میهمانان روستا، آنرا تائید می کند. بر اساس آنچه گفته شد، مهمترین ویژگی ­های پروژه مذکور را می توان به اجمال چنین عنوان کرد:

  • مستندنگاری دقیق وضع موجود پیش از هر اقدام مداخلاتی و بهره­ گیری از توان گروه­ های محتلف دانشجویی در روند مطالعات و مستندنگاری پروژه
  • ایجاد بستر مشارکت جوامع محلی و درگیر کردن اقشار مختلف بومی (زنان، مردان و کودکان) در پروژه جهت تضمین موفقیت طولانی مدت آن
  • آموزش جوانان روستا در قالب نیروهای کار بومی و بهره ­مندی از تجارب استادکاران محلی در روند بازسازی
  • انجام مطالعات امکان سنجی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی (برای نخستین بار در پروژه­های بهسازی روستایی کشور) جهت تعیین حد بارگزاری کاربری با هدف تضمین توسعه پایدار
  • تحقیق و پژوهش در شیوه­ های استحکام بخشی سازه ­های خشتی و ساخت گروت پایه رسی- آهکی به سفارش مشاور توسط گروه صنعتی LG Chem جهت تزریق در دیوارها با هدف افزایش سطح ایمنی جانی
  • توسعه دانش ساختمانی مبتنی بر ویژگی­ های خاص خشت و گل (فیزیکی، زیست محیطی، سهولت اجرا، ارزان بودن، زیبایی شناسی و…)
  • استفاده از مصالح معاصر (مش ژئو گرید، گچ اصلاح شده، و… )درعین حال متناسب با ساختارهای خشتی موجود در روستا
  • حداقل مداخله در کالبد معماری ابنیه تاریخی
  • کاهش قابل توجه هزینه­ های اجرایی پروژه مرمت با بهره گیری از نیروهای محلی، ساخت خشت در محل پروژه (بوم آوردی مصالح پایه) و طراحی بهینه استحکام بخشی سازه­ای
  • احیاء سبک زندگی ساکنان و تداوم جریان حیات در روستای متروکه شده شامل جشن­ها، صنایع دستی و فعالیت­ های وابسته به کالبد تاریخی روستا
  • افزایش رونق اقتصادی در روستا و جلب حمایت سرمایه­ گذاران اصفهکی غیرمقیم جهت سرمایه گذاری توسعه
  • ثبت ملی روستای اصفهک به عنوان نخستین روستای تاریخی استان خراسان جنوبی

نتیجه گیری

روستای اصفهک، به عنوان یکی از بیشمار سکونتگاه­ های باارزش روستایی کشور، نمونه موفقی از بازسازی مشارکتی توسط نهادهای مدنی است. شناخت و مستندنگاری دقیق وضعیت موجود، ارزیابی وضعیت فیزیکی و آسیب شناسی ساختار روستا پیش از هر اقدام مداخلاتی و انجام مطالعات امکان­سنجی جهت کاهش تاثیرات منفی توسعه گردشگری در روستا، از جمله اقدامات توصیه شده منشورهای بین ­المللی است که در طی اقدامات مرمتی، صورت گرفته است. بهره­ گیری از توانمندی جامعه میزبان و تشریک همکاری آنها در فرآیند اقدامات، پارامتر دیگر طرح حاضر است که بنا بر توصیه ­نامه ­های بین ­المللی، ضریب موفقیت طرح را افزایش داده است.
نتیجه اقدامات صورت گرفته در این روستا نشان می­دهد، پتانسیل­ های ذاتی مناظر روستایی و تلفیق محیط طبیعی و انسان ساخت این مجموعه­ های زیستی در کنار گستره متنوعی از ارزشهای تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، منظری، محیطی و … بستر مناسبی جهت توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی را فراهم ساخته است که در صورت حمایت قانونی و صیانت کالبدی و بهره ­­گیری صحیح از اصول علمی مداخلات حفاظتی می ­توان به تداوم حیات آنها امیدوار بود. در این میان توجه به حد معقول بارگزاری عملکردی و پرهیز از افزایش تنش­ های اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی و … ضمن جلب مشارکتهای همگانی جامعه میزبان – که از طریق فعالیت­های تسهیل­گری میسر است-، عامل اساسی تضمین­گر موفقیت­های پروژه­ های مشابه خواهد بود.

  • [1] این مقاله بخشی از نتایج پروژه پژوهشی ساماندهی روستای تاریخی اصفهک میباشد که با همکاری دانشجویان کارشناسی ارشد مرمت دانشگاه آزاد اسلامی یزد  و مهندسان مشاور عمارت خورشید در حال انجاماست.
فهرست تصاویر
  • دید پانوراما به روستای اصفهک از فراز یکی از واحد های مسکونی.
  • دید پانوراما به روستای اصفهک از فراز یکی از واحد های مسکونی.
  • گنبدهای خشتی خانه ها که تانخلستان های اطراف روستا ادامه دارند.
  • منظر مینیاتورگونه اصفهک.
  • گذرهای عمومی روستا.
  • گذرهای عمومی روستا.
  • فرسایش طبیعی بیش از هر پدیده دیگر، کالبد روستا را برهم زده است.
  • گذرهای عمومی روستا و رد ناشی از فرسایش .
  • منظر طبیعی- تاریخی روستا درهمجواری کشتزارها و معماری خشتی.
  • ترکیب گنبدهای خشتی وبادگیرها که تصویر عمومی دید به آسمانه روستاست.
  • دید به خانه کلاه فرهنگی(خانه شماره 3).
  • نمونه ای از تخریب ناشی اززمین لرزه و آسیب های ناشی از رطوبت در دوره متاخر.
  • نمونه ای از خانه های چهارایوانی بافت روستا که بخش گسترده ای از آن تخریب شده است.
  • دید به حمام عمومی روستا که در دل زمین قرار گرفته است.
  • شکوه تخریب در خانه های تاریخی روستا.
  • نمونه ای خانه های تک ایوانی حیاط مرکزی روستا.
  • خانه بادگیر؛ نمونه ای خانه های تک ایوانی حیاط مرکزی روستا.
  • نمونه ای خانه های تک ایوانی حیاط مرکزی روستا.
  • نمونه ای خانه های تک ایوانی حیاط مرکزی روستا.
  • ساختار خشتی بافت روستایی که به شدت فرسایش یافته است.
  • ساختار معماری ایوان در خانه های اصفهک.
  • خانه بادگیر؛ نمونه ای خانه های تک ایوانی حیاط مرکزی روستا.
  • خانه بادگیر؛ نمونه ای خانه های تک ایوانی حیاط مرکزی روستا.
  • ایوان با آسمانه ای مشابه باپوشش دو صفه ها (سراچه).
  • نمونه ای از سردرهای ساده وبی آلایش روستا (خانه شماره 1).
  • نمونه ای از خانه های چهارصفه(خانه شماره هشت).
  • انبار علوفه عمومی در یکی ازگذرگاه های روستا.
  • زندگی در بافت جاری است.
  • بادگیر چهارطرفه روستا.
  • حوضخانه؛ خانه اربابی روستا.
  • آسمانه میانی حوضخانه؛ خانه اربابی.
  • اتاق دو صفه با هورنوی میانی که الگوی رایج مسکن در روستاست.
  • هورنوی میانی؛ خانه کلاه فرنگی
  • هورنوی تزئینی با ساختار شبیه به کاربندی، عمل هاجری.
  • هورنوی میانی یکی از خانه های دوصفه
  • مطبخ یکی از واحدهای مسکونی که نشان از متروکه گشتن آنی خانه دارد.
  • تصویر هوایی روستا در سال1335؛ زمانی که اصفهک هنوز جان داشت.
  • سایت پلان روستا که در آن خانه های برداشت شده مشخص گردیده است.
  • خانه شماره یک؛ نمونه ای ازخانه های دوصفه حیاط مرکزی
Share with others :
Follow us on Instagram
[instagram-feed id="2139073910"]

Categories

دسته بندی

بستن